چکیده مقدمه: بیماری
مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری پیشرونده
و تحلیل برنده غلاف میلین سلول های عصبی مرکزی است که عوارض آن مشکلات جسمی و روانی به دنبال دارد. به نظر میرسد که حمایت اجتماعی، تنش های روانی فرد را کنترل کرده و سبب بهبود کیفیت زندگی میشود. پژوهش حاضر با
هدف تعیین همبستگی حمایت اجتماعی درک شده و برخی عوامل جمعیت شناسی در بیماران
مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه پژوهشی از نوع توصیفی-همبستگی بوده که
395 بیمار مبتلا از انجمن MS
شهر تهران با روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، "پرسشنامه
حمایت اجتماعی" نورتوس (SSQ) بود. ضریب آلفای کرونباخ برای ابزار فوق معادل 90/0 گزارش شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 صورت گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که 5/39 در صد بیماران، از حمایت اجتماعی درک شده در سطح متوسط
برخوردار بودند. بین حمایت اجتماعی درک شده با سن (003/0P=)، میزان تحصیلات (029/0P=)، وضعیت اشتغال
(031/0P=) و درآمد ماهیانه (001/0>P) همبستگی معنی داری مشاهده شد، اما بین حمایت
اجتماعی درک شده با جنسیت، وضعیت تأهل، ابتلای خانواده یا اقوام به مولتیپل
اسکلروزیس، مدت تشخیص بیماری و سابقه
بستری در بیمارستان همبستگی معنی داری دیده نشد. نتیجه گیری: از آنجایی که حدود 3/0 درصد از واحد های
مورد پژوهش از درک حمایت اجتماعی پایینی برخوردار بودند و برخورداری از حمایت
اجتماعی بالا در مواجهه و سازگاری بهتر با بیماری و عوامل تنش زا نقش بسزایی دارد.
پرستاران می توانند با شناسایی گروه های پر خطر از انزوای این گروه از بیماران جلوگیری نمایند و با ارا ئه مداخلات حمایتی مناسب در جهت ارتقای کیفیت زندگی آن ها اقدام شود.
|