راحله رجبی، سکینه سبزواری، فریبا برهانی، علی اکبر حقدوست، نسرین بازرگان،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۲ )
مقدمه: آسم
شایعترین بیماری مزمن دوران کودکی است که بر کیفیت زندگی بیماران و خانوادههای آن ها تاثیر میگذارد. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر الگوی توانمندسازی خانوادهمحور بر
کیفیت زندگی کودکان سن مدرسه مبتلا به آسم انجام
شد.
مواد و روش ها:
این پژوهش یک مطالعۀ نیمهتجربی است که ۱۷۲ کودک ۱۲-۶ ساله مبتلا به آسم به صورت
نمونهگیری در دسترس انتخاب و براساس مراجعه به کلینیک آسم و آلرژی بیمارستان افضلی پور کرمان به دو گروه مداخله و کنترل
تقسیم شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات جمیت شناسی و "پرسشنامه
کیفیت زندگی کودکان مبتلا به آسم" “PAQLQ: Pediatric Asthma Quality of Life Questionnaire” بود. روایی محتوای
ابزار با نظر سنجی از ۱۰ نفر از صاحب نظران و
پایایی با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ (۸۰/۰) مورد تایید قرار گرفت. الگوی
توانمندسازی شامل ۴ مرحله (افزایش دانش، خودکارآمدی، عزت نفس و ارزشیابی) از طریق
بحث گروهی، نمایش و مشارکت آموزشی برای گروه مداخله اجرا و پرسشنامهها قبل و بعد
از مداخله تکمیل گردیدند. برای تحلیل دادهها از SPSS نسخه ۱۶ استفاده
شد.
یافته ها: قبل از مداخله دو گروه مداخله و کنترل از نظر متغیرهای جمعیت
شناسی و میانگین نمرات کیفیت زندگی همسان شدند. اختلاف معناداری بعد از مداخله از
نظر میانگین نمرات کیفیت زندگی مختص آسم بین دو گروه مشاهده گردید (۰۵/۰P<). بعلاوه، قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله از نظر نمرات کیفیت
زندگی تفاوت معناداری (۰۰۱/۰P<) مشاهده شد.
نتیجهگیری: اجرای الگوی توانمندسازی خانوادهمحور در افزایش کیفیت زندگی کودکان سن مدرسه
مبتلا به آسم در ابعاد مختلف نشانههای جسمی، محدودیت فعالیت و
عملکرد عاطفی موثر بود. لذا پیشنهاد میشود برای سایر
بیماریها نیز اجرا شود.