۸ نتیجه برای زم
کریم صالح زاده، زهرا فتحی رضائی، سید حجت زمانی ثانی، ،
دوره ۳، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: مشکلات موجود در سر راه انجام فعالیتهای بدنی موجب کاهش سلامتی انسان شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه مزایا و موانع فعالیت بدنی در گروههای سنی مختلف استان آذربایجان شرقی بود.
مواد و روشها: در این پژوهش توصیفی- مقایسهای، ۲۴۰ شرکت کننده (۷۳ نوجوان، ۷۸ جوان و ۸۹ بزرگسال) از سه شهر استان آذربایجان شرقی به شکل خوشهای- تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها اطلاعات جمعیت شناسی و "مقیاس مزایا و موانع فعالیت بدنی" Exercise Benefits/Barriers Scale (EBBS)) با ۴۳ عبارت را تکمیل نمودند. روایی و پایایی این پرسشنامه در ایران تایید شده و در پژوهش حاضر نیز پایایی آن به روش آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. دادهها با نرم افزار SPSS نسخه ۱۵ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: بیشترین اولویت مزایا در همه سنین مربوط به جنبههای روانشناختی و عملکرد بدنی بود. در مورد موانع، محیط فعالیت بدنی و هزینه از اهمیت بیشتری برخوردار است. تفاوت معنیداری بین سه گروه سنی (نوجوانان، جوانان و بزرگسالان) در مزایا (۰۰۵/۰>P و ۸۱۵/۴=(۴۶۶ و ۱۰)F) و موانع (۰۰۵/۰>P و ۳۷۹/۶=(۴۶۸ و ۸)F) فعالیت بدنی وجود داشت. نتایج همچنین تفاوت معنیداری بین زنان و مردان در موانع فعالیت بدنی نشان داد (۰۰۰۵/۰>P و ۷۹۸/۸=(۲۳۵ و ۴)F).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که اولویتهای گروههای سنی و جنسی با هم متفاوت است. ایجاد محیطهای مناسب فعالیت بدنی بخصوص برای بانوان پیشنهاد می شود.
حسین ابراهیمی پور، علی وفایی نجار، هادی زمردی نیت، حسین امامیان،
دوره ۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: بهره گیری از الگوهای تعالی سازمانی بعنوان چارچوبی مناسب جهت راهبری کسب و کار به سوی مقاصدی برتر مورد استقبال بسیاری از سازمان های پیشرو در جهان قرار گرفته است. لذا سازمان ها با به کارگیری این الگوها، زمینه مقایسه عملکرد خود با دیگران و الگوبرداری از بهترین تجارب سازمان های موفق را فراهم میآورند. هدف از این مطالعه ارزشیابی عملکرد شبکه بهداشت شهرستان بردسکن با استفاده از الگوی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت است.
مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی، ۲۵ نفر از مدیران، مسوولین واحدها و کارشناسان ستادی در شبکه بهداشت شهرستان بردسکن در سال ۹۱ به صورت سرشماری بررسی شدند. ابزار گردآوری دادهها "رویکرد پروفرما" "Proforma Approach" براساس الگوی EFQM بود. نمره هرکدام از عناصر نه گانه الگو بر اساس منطقRADAR (Results, Approach, Deployment, Assessment and Review) محاسبه شد. روایی آن از طریق روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آزمون- بازآزمون به دست آمد. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ انجام گرفت.
یافتهها: شبکه بهداشت و درمان بردسکن در این ارزیابی از ۱۰۰۰ نمره ی در نظر گرفته شده در الگویEFQM ، ۸/۲۱۱ نمره به خود اختصاص داد که حوزه توانمندسازها ۵/۱۳۸و حوزه نتایج ۳/۷۳ نمره کسب نمودند. درصد نمره معیارهای نه گانه الگو شامل رهبری۲۶درصد، استراتژی۳/۳۴ درصد، کارکنان ۱/۳۱ درصد، منابع و شرکتها۳۰درصد، فرآیندها۴/۲۱درصد، نتایج مشتریان۶ درصد، نتایج کارکنان ۷/۲۰درصد، نتایج جامعه۶/۱۶درصد، نتایج کلیدی ۷/۲۱ درصد بود. معیار استراتژی بیشترین و معیار مشتریان، کمترین نمره را بدست آوردند.
نتیجهگیری: عملکرد این شبکه بهداشت براساس الگوی EFQM در وضعیت متوسط به پایین قرار دارد. توصیه می شود اقدامات و برنامه های بهبود متمرکز بر مناطق قابل بهبود متمرکز شود باشد تا سود بیشتری برای شبکه بهداشتی درمانی به همراه داشته باشد.
لیلا رفیقی، سید حجت زمانی ثانی، مهدی بشیری، زهرا فتحی رضائی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: فعالیت بدنی ارتباط تنگاتنگی با مزایای متنوع جسمانی و روانی دارد که بر کیفیت و رضایت از زندگی تأثیر میگذارند. هدف این مطالعه تعیین روابط بین فعالیت بدنی و رضایت از زندگی در زنان به روش تحلیل مسیر بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-همبستگی، ۲۰۰ نفر از زنان شرکتکننده در کلاسهای ایروبیک و پیلاتس شهرستان تبریز و میانه، "پرسشنامه فعالیت بدنی بک" (Baecke Physical Activity Questionnaire)، "پرسشنامه خودکارآمدی ورزشی" (Sport Self-efficacy Questionnaire)، "مقیاس رضایت از زندگی" (Satisfaction with Life Scale) و نسخه "کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت" (World Health Organization Quality of Life Questionnaire- BREF (WHOQOL-BERF را تکمیل کردند. روایی و پایایی پرسشنامهها در مطالعات قبلی مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده نرمافزار اس پی اس اس نسخه ۲۳ و آموس ۲۰ انجام شد.
یافتهها: رابطه معناداری بین فعالیت بدنی و خودکارآمدی، بین خودکارآمدی و سلامت روانی، بین خودکارآمدی و سلامت جسمانی، بین سلامت روانی و سلامت جسمانی، بین رضایت از زندگی و سلامت روانی و بین رضایت از زندگی و سلامت جسمانی زنان شرکتکننده در کلاسهای ایروبیک و پیلاتس وجود دارد (۵۳/۰ ≥ r ≥ ۱۴/۰). همچنین مدل تحلیل مسیر به دست آمده از روابط بین فعالیتبدنی، خودکارآمدی، سلامت جسمانی، سلامت روانی و رضایت از زندگی به خوبی تبیین شد (۰۸۷/۰ = RMSEA، ۹۵/۰ = NFI، ۹۷/۰ = CFI و ۹۸/۰ = GFI).
نتیجه گیری: ورزشهای ایروبیک و پیلاتس اثرات مثبتی روی خودکارآمدی و در نتیجه بهبود وضعیت سلامت روانی و جسمانی داشتند که در نهایت منجر به افزایش رضایت از زندگی در زنان شد. ترغیب زنان به منظور شرکت بیشتر در فعالیتهای مذکور برای رضایت از زندگی آنان پیشنهاد میشود.
بهروز قربانزاده، بهلول قربانیان، یوسف یاوری، مریم لطفی، مهرنوش شمیری، فرزانه رازمندی، بهزاد شالچی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: اعتیاد به مواد یکی از مهمترین مشکلات و بیماریهای قرن حاضراست و توجه به مسئله اعتیاد در جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر فعالیت بدنی بر شاخص توده بدن و برخی ویژگی آمادگی جسمانی در زنان معتاد بود.
روش کار: در این مطالعه شبه تجربی ۳۰ نفر از زنان معتاد از بین کمپهای ترک اعتیاد شهر تبریز به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. آنها بر اساس سن و قد در دو گروه فعالیت بدنی و گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه ورزش هوازی به صورت ۲۴ جلسه و هر هفته سه جلسه و هر جلسه ۶۰ دقیقه انجام گرفت. قبل از شروع جلسات پیشآزمون و در پایان آخرین جلسه و پسآزمون که شامل اندازهگیری شاخص توده بدنی (وزن/قد ۲)، ویژگی آمادگی جسمانی (حداکثر اکسیژن مصرفی (آزمون راکپورت)، قدرت عضلانی (دینامومتر)، استقامت عضلانی (دراز و نشست و بارفیکس اصلاح شده)، چابکی (دو ۹×۴) و انعطافپذیری (آزمون خمش به جلو) اجرا شد. دادهها با نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۱ تحلیل شد.
یافتهها: درگروه فعالیت بدنی شاخص توده بدنی با (۰۲۶/۰ = P) و ویژگی آمادگی جسمانی شامل حداکثر اکسیژن مصرفی (۰۰۴/۰ = P)، قدرت عضلانی (۰۴۸/۰ = P)، استقامت عضلانی (۰۰۱/۰ = P)، چابکی (۰۱۹/۰ = P) و انعطاف پذیری (۰۰۶/۰ = P) نسبت به گروه کنترل بهبود یافته است.
نتیجه گیری: فعالیت بدنی آمادگی مرتبط با تندرستی زنان معتاد را بهبود بخشید. پیشنهاد میشود فعالیت بدنی در برنامه مرکز ترک اعتیاد قرار گیرد تا نتایج بهتری در رابطه با سلامت جسمانی معتادین به ثمر رسد.
نرگس زمانی،
دوره ۸، شماره ۵ - ( مهر و آبان ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی در تنظیم هیجان، دشواریهایی دارند که منجر به عدم تحمل پریشانی و تکانشگری میگردد. لذا هدف پژوهش حاضر تعیین اثر درمان چرخه بین فردی و اجتماعی بر تکانشگری، تحمل پریشانی و دشواریهای تنظیم هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی انجام شد.
روش کار: : روش مطالعه حاضر تک موردی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه فرایند درمان (Single Trial Multiple Baseline Type of Treatment Process) است که بر روی دو آزمودنی مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلالات دوقطبی انجام گرفت. دو شرکت کننده به پیش از مداخله، حین مداخله و پس از مداخله با استفاده از "مقیاس تکانشگری بارت" (Barratt Impulsiveness Scale)، "مقیاس تحمل پریشانی" (Distress Tolerance Scale) و "مقیاس دشواریهای تنظیم هیجانی" (Difficulties of Emotion Regulation Scale) ارزیابی شدند. در پژوهش حاضرروایی سازه، و پاپایی به روش الفای کرونباخ و آزمون مجدد انجام شد. دادهها با نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۸ تحلیل شد.
یافتهها: اثر درمان چرخه بین فردی و اجتماعی بر رفتارهای تکانشی، تحمل پریشانی و دشواریهای تنظیم هیجانی در بیماران مورد بررسی این پژوهش مؤثر بوده است. ۵۷ درصد در تکانشکری، ۵۷ درصد در تحمل پریشانی و ۵۲/۰ در دشواریهای تنظیم هیجانی بهبود حاصل شد.
نتیجهگیری: درمان چرخه بین فردی و اجتماعی بر تکانشگری، تحمل پریشانی و دشواریهای تنظیم هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی مؤثر بود. پیشنهاد میشود از این روش درمانی برای کاهش علائم منفی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی استفاده شود.
مژگان زمانی فر، فرناز کشاورزی ارشدی، فریبا حسنی، سوزان امامی پور،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: تعارض زناشویی ناشی از ناهماهنگی زن و شوهر در نوع نیازها و روش ارضای آن و رفتار غیرمسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج است. یکی از روش های درمان آن، می تواند زوج درمانی باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی "زوجدرمانی سیستمی- رفتاری" بر تمایزیافتگی خود و رضایت جنسی در هر یک زوجین دارای تعارض زناشویی بود.
روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را زوجین دارای تعارض زناشویی تشکیل دادند که از دی ماه ۱۳۹۸ تا آذر ۱۳۹۹ به ۲ مرکز بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در شهر تهران (به دلیل دسترسی آسان تر پژوهشگران، به این دو مرکز) مراجعه کرده بودند. برای شناسایی زوجین دارای تعارض از "پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده" (Marital Conflict Questionnaire Revised) استفاده شد. ۲۰ زوج (۴۰ تن) که نمره ۱۱۵ یا بیشتر از ۲۷۰ نمره کل پرسشنامه را کسب کرده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از همتاسازی، در ۲ گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل اطلاعات جمعیت شناختی، "شاخص رضایت جنسی" (Index of Sexual Satisfaction)، "سیاهه تمایزیافتگی خود" (Differentiation of Self Inventory) و "پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده" بود. روایی ابزار ها به روش نسبت روایی محتوا و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفاکرونباخ سنجیده شد. "زوجدرمانی سیستمی - رفتاری" طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای بهصورت هفتهای یک بار در مورد گروه مداخله اجرا شد. دادههای جمعآوری شده در نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه ۲۱ تحلیل شد.
یافته ها: مداخله بر رضایت جنسی زنان (۰۵/۰>P ، ۰۰/۱۵=F)، رضایت جنسی مردان (۰۵/۰>P، ۲۷/۱۲=F)، تمایزیافتگی زنان (۰۵/۰>P ، ۵۴۱/۲۲=F) و تمایزیافتگی مردان (۰۵/۰>P ، ۹۲/۱۶=F) مؤثر بوده و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است.
نتیجه گیری: "زوجدرمانی سیستمی- رفتاری" برافزایش میزان رضایت جنسی و تمایزیافتگی هر یک از زوجین اثربخش بوده است. پیشنهاد می شود از روش فوق به عنوان روش درمانی کاربردی و مؤثر برای بهبود رضایت جنسی و تمایزیافتگی خود در زوجین دارای تعارض زناشویی استفاده شود.
اصغر زمانی، سمیه نصیرزاده،
دوره ۱۲، شماره ۶ - ( آذر و دی ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: از عوامل مهم و اساسی در تعیین اهداف و کیفیت مدیریت افراد، آگاهی فراشناختی است. هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی ساختاری پیشبینی مدیریت کیفیت فراگیر براساس آگاهی فراشناختی با میانجیگری نگرانی¬های فردی در اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان بود.
روش کار: روش پژوهش توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی تماموقت دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان بود. تعداد ۱۴۰ نفر بهعنوان نمونه آماری به شیوه تصادفی ساده به صورت قرعه کشی انتخاب شدند. ابزار شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، "پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر" (Pervasive Quality Management Questionnaire) "سیاهه آگاهی فراشناختی" (Metacognitive Awareness Inventory) و "سیاهه نگراتی های فردی" (Personal Concerns Inventory) بود. روایی ابزارها با استفاده از روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از الگوی معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس ۲۴ و آموس ۲۴ استفاده شد.
یافته ها: ضرایب مسیر مستقیم بین آگاهی فراشناختی با مدیریت کیفیت فراگیر (۰۰۱/۰=P، ۲۵۰/۰=β)، ساختار انگیزشی انطباقی با مدیریت کیفیت فراگیر (۰۰۱/۰=P، ۱۳۶/۰=β)، ساختار انگیزشی غیرانطباقی با مدیریت کیفیت فراگیر (۰۰۱/۰=P، ۱۶۷/۰-=β)، آگاهی فراشناختی با ساختار انگیزشی انطباقی (۰۰۱/۰=P، ۲۴۱/۰=β) و آگاهی فراشناختی با ساختار انگیزشی غیرانطباقی (۰۰۱/۰=P، ۲۱۵/۰-=β) معنادار بود. همچنین، ضریب مسیر غیرمستقیم بین آگاهی فراشناختی با مدیریت کیفیت فراگیر با میانجیگری ساختار انگیزشی انطباقی (۰۴۳/۰=P، ۰۳۲/۰=β) و ساختار انگیزشی غیرانطباقی (۰۴۰/۰=P، ۰۳۵/۰=β) معنادار بود.
نتیجهگیری: مدیریت کیفیت فراگیر براساس آگاهی فراشناختی با میانجیگری ساختار انگیزشی انطباقی و غیرانطباقی در اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان، پیش بینی می شود. توجه نهادهای آموزشی در دانشگاه به تشریح اهمیت آگاهی فراشناختی برای اعضای هیات علمی و اجرای برنامه هایی در جهت آموزش پیشنهاد می شود.
فرزانه گلکار، مریم بهرامی هیدجی، علیرضا کاکاوند، محسن منصوبی فر، فاطمه زم،
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: بهوشیاری، در کاهش سرگشتگی ذهنی و اعتیاد به اینترنت می تواند مؤثر واقع شود. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت براساس بهوشیاری با میانجیگری سرگشتگی ذهنی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران بود.
روش کار: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از میان آن ها به روش غیر تصادفی و نمونه گیری در دسترس ۲۰۰ تن انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، "آزمون اعتیاد به اینترنت" (Internet Addiction Test)، "پرسشنامه پنج وجهی بهوشیاری" (Five Facet Mindfulness Questionnaire) و "پرسشنامه سرگشتگی ذهنی" (Mind Wandering Questionnaire) بود. روایی ابزارها با استفاده از روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ اندازه گیری شد. تحلیل داده های جمع اوری شده در نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه ۲۶ و آموس نسخه ۲۴ انجام شد.
یافته ها: بهوشیاری به صورت منفی و معنادار اعتیاد به اینترنت پیش بینی می کند (۱۴۸/۰-=β، ۰۰۱/۰=P). سرگشتگی ذهنی به صورت مثبت و معنادار اعتیاد به اینترنت پیش بینی می کند (۳۹۳/۰=β، ۰۰۱/۰=P). بهوشیاری به صورت منفی و معنادار با میانجیگری سرگشتگی ذهنی اعتیاد به اینترنت پیش بینی می کند (۰۸۵/۰-=β، ۰۰۱/۰=P).
نتیجه گیری: بهوشیاری با میانجیگری سرگشتگی ذهنی، اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران را پیش بینی می کند. لذا پیشنهاد می شود، مشاوران و روانشناسان سلامت با برگزاری دوره های بهوشیاری برای دانش آموزان مقطع متوسطه موجب کاهش سرگشتگی ذهنی و اعتیاد به اینترنت در آن ها شوند.