مقدمه: دیابت از بیماریهای مزمن می باشد که تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه «بسته درمانی تلفیقی درمان متمرکز بر شفقت و درمان پذیرش و تعهد» با «درمان شناختی رفتاری» بر افسردگی و هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر به روش نیمه تجربی 3 گروهی با پیش آزمونها پس ازمون و پیگیری 2 ماهه اجرا شد. 47 زن مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی دیابت شهید اصغر شعبانی در شهر اصفهان در سال 1396 به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. سپس با انتساب تصادفی ساده و استفاده از روش قرعهکشی در 3 گروه درمان، «درمان تلفیقی، درمان متمرکز بر شفقت و درمان پذیرش و تعهد» و «درمان شناختی ـ رفتاری» و کنترل جایگزین شدند. دادهها با پرسشنامه جمعیت شناختی، «سیاهه افسردگی بک» (Beck Depression Inventory-II) و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1C) جمع آوری شد. هر 2 گروه جداگانه 10 جلسه 2 ساعت در هفته مداخله درمانی دریافت کردند. گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکرد. داده ها در نرم افزار اس پی اس اس نسخه24 تحلیل شد.
یافته ها: نمره افسردگی شرکت کنندگان گروه های مداخله در پس آزمون «درمان تلفیقی درمان متمرکز بر شفقت و درمان پذیرش و تعهد» و «درمان شناختی رفتاری»، کاهش معنا داری نسبت به گروه کنترل داشتند (05/0>P). همچنین، تأثیر روش «درمان تلفیقی درمان متمرکز بر شفقت و درمان پذیرش و تعهد» به طور معنا داری بیشتر از «درمان شناختی رفتاری» بر افسردگی بود (05/0>P). اما در مورد هموگلوبین گلیکوزیله نتایج نشان داد که نمره شرکت کنندگان گروه های مداخله در پس آزمون «درمان تلفیقی درمان متمرکز بر شفقت و درمان پذیرش و تعهد» و «درمان شناختی - رفتاری»، تفاوت معنا داری نسبت به گروه کنترل نداشتند (05/0
نتیجه گیری: «درمان تلفیقی درمان متمرکز بر شفقت و درمان پذیرش و تعهد» و «درمان شناختی رفتاری» افسردگی را در بیماران مبتلا به دیابت کاهش داد. بنابراین، بکارگیری از این روش برای کاهش افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت پیشنهاد می گردد.