۲۰ نتیجه برای هوش
پریناز آخوند لطفعلی، محمد علی حسینی، حمیدرضا خانکه، مسعود فلاحی خشکناب، سمانه حسین زاده،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه:امروزه تعارض به عنوان یک جزء غیر قابل اجتناب در ارتباطات انسانی ساختارهای سلامت است. یکیازمهمترینمهارتهاییکهمشخصهتوانایی فرد درحلتعارضاست،برخورداریازهوش هیجانیمیباشد.پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش هوش هیجانی برتعارض پرستاران انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعهنیمه تجربیتعداد ۵۶ نفر پرستار به صورت تصادفی به دو گروه آزمون (۲۷ نفر) و شاهد (۲۹ نفر) تقسیم شدند. داده ها توسط پرسشنامه جمعیت شناسی، پرسشنامه تعارض شغلی دوبرینو پرسشنامه هوش هیجانی بار ـ آنجمع آوری گردید. اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه ها با نظر خواهی از متخصصین ارزیابی گردید. ثبات درونی پرسشنامه ها با محاسبه آلفای کرونباخ برای تعارض شغلی ۸۵/۰و هوش هیجانی ۹۵/۰ تأیید گردید. ابتدا هر دو پرسشنامه توسط پرستاران گروه آزمون و شاهد تکمیل گردید. سپس کلیاتی با مفهوم هوش هیجانی به گروه آزمون آموزش داده شد. یک هفته پس از آموزش هر دو پرسشنامه مجددا توسط هر دو گروه تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر، دقیق فیشر، تی مستقل، تی زوجی و هاپکر در نرم افزار SPSS۵/۱۱استفاده گردید. یافته ها: بین دو گروه آزمون و شاهد از نظر متغیرهای جمعیت شناسی به جز وضعیت تأهل تفاوت معناداری مشاهده نشد. هوش هیجانی کل در دو گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله تفاوت معناداری را نشان نداد.در گروه آزمون میانگین نمره هوش هیجانی ارتقاء پیدا کردهوهوش هیجانی کل پس از مداخله معنادار شد (۰۴۹/۰=P). همچنین، نوع تعارض شغلی (۰۰۰۱/۰=P) و نمره تعارضشغلی (۰۰۰/۰=P) در گروه آزمون بعد از مداخله معنادار شد. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش هوش هیجانی تأثیر مثبت و معناداری در تعارض شغلی پرستاران داشته است.
محمدرضا آهنچیان، رعنا امیری، محمود بخشی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
مقدمه: ارتباطات بین شخصی و تعامل، ارتباطی دیرینه با پرستاری دارد
و با مراقبت پرستاری آمیخته است. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی هوش فرهنگی با
تعامل اجتماعی در پرستاران شاغل شهر مشهد انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه توصیفی-همبستگی بود که در آن ۱۱۵ پرستار شاغل در
بیمارستانهای شهر مشهد که حداقل ۲ سال سابقه کاری داشتند به روش مبتنی بر هدف
انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامههای هوش فرهنگی (Cultural Intelligence Questionnaire) طراحی شده توسط Van
Dyne & Ang و ابزار رابطه
بین فردی بنیانی رویکرد رفتار (Fundamental
Interpersonal Relations Orientation- Behavior)، هوش فرهنگی و تعامل اجتماعی پرستاران مورد بررسی قرار گرفت.
اعتبار ابزار FIRO-B و پرسشنامه هوش فرهنگی
با استفاده از اعتبار محتوا و پایایی آن به روش ضریب آلفای کرونباخ بهدست آمد و مورد تایید قرار گرفت. پایایی
ابزار برای عامل فراشناخت ۸۳/۰، برای شناخت ۸۶/۰، برای انگیزش ۸۵/۰ و برای
رفتار ۷۶/۰ به دست آمد. پایایی ابزار FIRO-B نیز به روش ضریب آلفای کرونباخ
برابر با ۹۰/۰= α مورد تایید قرار گرفت. بمنظور
تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، کای اسکوئر، تی مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه
از نرم
افزار آماری SPSS نسخه ۵/۱۱ استفاده شد.
یافته ها: نتایج
نشان داد که هوش فرهنگی پرستاران در سطح متوسط میباشد، اما تعامل اجتماعی آنها در
سطح پایین قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد وضعیت اقتصادی، سن، سابقه کاری و جنس
همبستگی مثبت معنادار با هوش فرهنگی دارند. از طرف دیگر، سطح تحصیلات، وضعیت
اقتصادی و تجربه کاری با روابط بین فردی همبستگی مثبت و معنادار نداشت. در عین
حال، رابطه معناداری بین هوش فرهنگی و تعامل اجتماعی پرستاران به دست نیامد.
سامیه غنا، لیلا مهستی جویباری، سید حمید شریف نیا، میترا حکمت افشار، اکرم ثناگو، مریم چهره گشا،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه:
هوش معنوی نوعی سازگاری و رفتار حل مشکل است که فرد را در جهت هماهنگی با پدیده
های اطراف و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید و باعث بهبود
عملکرد می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی هوش معنوی با برخی از عوامل جمعیت
شناسی و آموزشی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد.
مواد و روش ها:
این پژوهش توصیفی-همبستگی در سال ۱۳۹۰ روی ۲۸۲ نفر از دانشجویان علوم پزشکی با روش نمونه گیری تصادفی
ساده انجام شد. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه مشخصات جمعیت شناسی و آموزشی و
پرسشنامه هوش معنوی شامل چهار حیطه "تفکر عمومی و اعتقادات"، "توانایی
مقابله با مشکلات"، "سجایای اخلاقی" و "خودآگاهی، عشق و
علاقه" انجام شد. اعتبار این پرسشنامه از طریق اعتبار ملاکی و پایایی آن با
استفاده آلفای کرونباخ ۸۵/۰ مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم
افزار SPSS
نسخه ۱۶ با سطح معنی داری (۰۵/۰P<)
انجام شد.
یافته ها:
میانگین سن افراد شرکت کننده در پژوهش ۷۰/۱±۱۷/۲۰
سال و ۷۶ درصد آنان مونث بودند. میانگین و انحراف معیار نمره هوش معنوی واحدهای مورد
پژوهش ۴۳/۰±۴۶/۲ از پنج امتیاز لیکرت بود. همچنین میانگین و انحراف معیار "تفکر عمومی و اعتقادات" ۵۶/۰±۱۳/۲،
"توانایی مقابله با مشکلات" ۶۲±۹۰/۲،
"سجایای اخلاقی" ۴۵/۰±۲۰/۲، "خودآگاهی،
عشق و علاقه" ۶۴/۰±۵۹/۲ بود. اگرچه میانگین
نمره هوش معنوی دانشجویان پسر ۳۶/۰±۵۸/۲ اندکی از دانشجویان
دختر ۲۸/۰±۵۱/۲ بیشتر بود، اما تفاوت آماری معنی داری
بین دو جنس مشاهده نشد. بین متغیرهای سن، وضعیت تاهل، قومیت، رشته تحصیلی و معدل
با نمره هوش معنوی ارتباط آماری معنی داری
یافت نشد.
نتیجه گیری:
میانگین نمره هوش معنوی دانشجویان در حیطه "توانایی مقابله با مشکلات"
بیشترین نمره را نسبت به سایر ابعاد دارا بوده است.
سوگند تورانی، بتول احمدی ، عطیه کرمی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
مقدمه: اجرا و پیگیری منظم امور در بخشهای اورژانس امری حیاتی است. در این بخش باید از هر عامل مخرب مثل تعارض بین پرستاران که بر فعالیتهای بخش اثر منفی دارد، جلوگیری شود . این مطالعه با هدف تعیین همبستگی تعارض پرستاران و هوش هیجانی سرپرستاران بخش اورژانس در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال ۱۳۹۲ انجام گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعهی توصیفی- همبستگی، ا نتخاب نمونه ها به روش سرشماری بود و از بین ۱۴۳ نفر از سرپرستاران و پرستاران بخش اورژانس مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران، ۱۲۵ پرستار و ۸ سرپرستار (مجموعاً ۱۳۳نفر) در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای جمعآوری داده ها شامل "پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ" " Schering Emotional Intelligence Questionnaire "(برای سرپرستاران) و "پرسشنامه تعارض شغلی دوبرین" ( Dobrin Job Conflict Questionnaire ) (برای پرستاران) بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۱ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره تعارض پرستاران با ۱۳/۴ ± ۲۸/۱۲ از ۱۵ نمره در وضعیت "متوسط" و میانگین نمره هوش هیجانی سرپرستاران با ۸۳/۷ ± ۲۰/۱۱۰ از ۱۶۵ نمره در وضعیت "خوب" قرار داشت. بین هوش هیجانی سرپرستاران و تعارض پرستاران همبستگی معناداری وجود نداشت (۳۴/۰- = r و ۴۱/۰= p ).
نتیجهگیری: بررسی عوامل ایجادکنندهی تعارض بین پرستاران باید در اولویت کاری سرپرستاران بخش اورژانس قرار گیرد. به منظور بهبود عملکرد سرپرستاران، پرستاران و در نهایت کل بخش اورژانس پیشنهاد میگردد نسبت به برگزاری کلاسها یا کارگاههای آموزشی در جهت ارتقاء هوش هیجانی آنان اقدام گردد .
محمد محسن دهقانی فیروز ابادی، اصغر مکارم، محمد علی حسینی، سید حبیبالله کواری،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: سازمانها در دنیای پویا و پرمخاطرهی امروزی برای اینکه بتوانند بقای خودش را تحکیم بخشند، باید مدیران و کارکنان خود را ملزم به رعایت اصول اخلاقی و فراگیری هوش اخلاقی نمایند. هدف از این پژوهش تعیین همبستگی هوش اخلاقی و تعهد سازمانی کارکنان مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر یزد در سال ۱۳۹۳ میباشد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان توانبخشی سازمان بهزیستی شهر یزد بوده که به روش تمام شماری، ۱۵۰ نفر از کارکنان حاضر به همکاری وارد مطالعه شدند. برای جمعآوری دادهها از "پرسشنامه هوش اخلاقی"“Moral Intelligence Questionnaire” که توسط Lennick & Kiel طراحیشده و "پرسشنامه تعهد سازمانی" “Organizational Commitment Questionnaire” که توسط Allen & Meyer طراحیشده استفاده شد. پایایی پرسشنامهها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب ۸۲/۰=α و ۷۸/۰=α به دست آمد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد میانگین و انحراف معیار خرده مقیاسهای تعهد سازمانی شامل: عاطفی (۷۴/۲۶ - ۲۵/۵)، مستمر (۵۲/۲۸ _۳۰/۳) و هنجاری (۸۷/۲۷ _ ۵۰/۲). نتایج نشان داد که بین هوش اخلاقی و تعهد سازمانی در کارکنان مراکز توانبخشی بهزیستی شهر یزد همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد (۴۲۸/۰=r ۰۱۰/۰=P).
نتیجهگیری: همبستگی مثبت و معنادار هوش اخلاقی و تعهد سازمانی بدین معناست که با افزایش هوش اخلاقی، تعهد سازمانی افزایش پیدا میکند. بررسی راهکارهای توسعهی مؤلفههای هوش اخلاقی یا تعهد سازمانی در کارکنان مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی پیشنهاد میگردد.
مصعب قادری، افضل شمسی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: سلامت روانی یکی از مهمترین عوامل در ارتقاء و تکامل انسان محسوب می شود. افرادی که در اداره عواطف و هیجانات خود و دیگران عملکرد خوبی دارند، از حمایت اجتماعی و احساس رضایتمندی بیشتری برخوردارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی بین هوش هیجانی و سلامت روان در دانشجویان شهر جیرفت انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی-همبستگی است که بر روی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های علوم پزشکی، آزاد و جامع (ملی) جیرفت در سال ۹۳-۱۳۹۲ انجام شد. ۶۷۴ نفر از دانشجویان به روش تصادفی- طبقه ای مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از سه پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، "پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز" (Questionnaire of Bradbury and Graves Emotional Intelligence) و "پرسشنامه سلامت عمومی" General Health Questionnaire (GHQ استفاده شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روش روایی محتوا و پایایی هر دو پرسشنامه با استفاده از آزمون مجدد انداره گیری شد. تحلیل داده ها توسط اس پی اس اس نسخه ۱۷ انجام گرفت.
یافته ها: ۳۹۴ نفر (۵/۵۸ درصد) از نمونه ها مشکوک به اختلال در سلامت روان بودند. آزمون آماری رگرسیون لجستیک همبستگی معنی داری بین سلامت روان با جنسیت (۰۰۸/۰=P)، سلامت روان با وضعیت سکونت (۰۳۶/۰=P) نشان داد. در حالی که بین سلامت روان و دانشگاه محل تحصیل و وضعیت تأهل همبستگی معنی دار نبود. میانگین نمره هوش هیجانی در دانشجویان ۲۹/۱۵±۰۷/۹۲ بود. نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک همبستگی معنی داری بین سلامت روان و متغیرهای خود مدیریتی (۹۳۷/۰=OR، ۰۰۲/۰=P) و آگاهی اجتماعی (۹۱۷/۰=OR، ۰۰۰۱/۰>P) نشان داد. آزمون آماری اسپیرمن همبستگی معنی داری بین سلامت روان و هوش هیجانی نشان داد (۰۰۰۱/۰>p، ۲۳۸/۰=r).
نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشاندهنده همبستگی مثبت هوش هیجانی و سلامت روان افراد است. پیشنهاد می شود با برنامه ریزی و آموزش مفهوم هوش هیجانی در جهت ارتقای سلامت روان دانشجویان گام برداشته شود.
رضا منجیلی، مهرداد گودرزوند چگینی، فردین مهرابیان،
دوره ۵، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: استفاده از هوش هیجانی در مواجهه با شرایط تنش زا، تعیین کننده نوع رفتار کارکنان میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه هوش هیجانی با رفتارکاری ضدبهره ور و رفتارشهروندی سازمانی درمیان کارکنان بیمارستانهای دولتی شهر رشت انجام شده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی-همبستگی بر روی ۲۳۴ نفر از کارکنان بیمارستانهای دولتی شهر رشت که با استفاده از فرمول جامعه محدود کوکران و جدول مورگان بطور تصادفی طبقهای انتحاب شده بودند، انجام شد. ابزار مورد استفاده شامل فرم اطلاعات فردی و "پرسشنامه اثر هوش هیجانی بر رفتارهای کاری ضدبهره ور و رفتارهای شهروندی سازمانی جونگ و یون" (Jung & Yoon Effects of Emotional Intelligence on Counterproductive Work Behaviors and Organizational Citizen Behaviors Questionnaire) بود. روایی صوری و محتوایی ابزار با نظر ۱۰ تن از خبرگان و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ توسط ۳۰ تن از نمونههای پژوهش تأیید گردید. دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و توسط نرم افزار لیزرل نسخه ۵/۸ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: با توجه به مدل پژوهش، مقدارآماره تی بین دو متغیر هوش هیجانی و رفتارکاری ضدبهره ور ۲۵/۷- و در حالت استاندارد ۶۸/۰- بدست آمد، همچنین بین دو متغیر هوش هیجانی و رفتارشهروندی سازمانی، عدد معناداری ۷۸/۶ و ضریب استاندارد ۶۷/۰ بدست آمد.
نتیجه گیری: هوش هیجانی با رفتارکاری ضدبهره ور کارکنان بیمارستانهای دولتی شهر رشت رابطه معکوس و معنادار و از طرف دیگر، بین هوش هیجانی با رفتارشهروندی سازمانی کارکنان بیمارستانهای دولتی شهر رشت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. پیشنهاد میشود در راستای آموزش مهارتهای هوش هیجانی کارکنان برنامه ریزی بلند مدت طراحی و اجرا گردد.
هاجر تارویردی زاده، هایده صابری، حسن پاشاشریفی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: تاب آوری تحصیلی یکی از تاب آوری است که به حیطه پیشرفت تحصیلی در روانشناسی تربیتی مرتبط است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانشجویان براساس ویژگیهای شخصیتی با میانجیگری هوش هیجانی انجام گرفته است.
روش کار: پژوهش حاضر همبستگی ازطریق الگویابی معادلات ساختاری (Structural Equation Modeling) است که یک روش توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهشی حاضر شامل تمام دانشجویان دانشگاه زنجان میباشد که به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای تعداد ۴۸۹ نفر انتخاب شدند برای اندازه گیری متغیرها از "سیاهه تاب آوری تحصیلی ساموئلز" (Samuels Academic Resilience Inventory) " پرسشنامههای "هوش هیجانی شاته" (Schutte Emotional Intelligence) و "سیاهه شخصیتی نئو فرم کوتاه" (NEO Personality Inventory-Revised) استفاده شد روایی وپایایی این ابزارها درپژوهش های قبلی بررسی شده است. تحلیل دادهها با نرم افزارایموس ۷ انجام گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد روان رنجور خویی بصورت منفی (۱۷۱/۰- = β، ۰۱/۰ > P) وظیفه شناسی بصورت مثبت (۴۱۱/۰- = β، ۰۱/۰ > P) تاب اوری تحصیلی را پیش بینی میکند. همچنین عامل گشودگی (۰۷۶/۰- = β، ۰۱/۰ > P) و توافق پذیری (۰۷۴/۰- = β، ۰۱/۰ > P) وبرونگرایی (۰۸۴/۰- = β، ۰۱/۰ > P) و همچنین وظیفه شناسی (۱۱۶/۰- = β، ۰۱/۰ > P) بطور غیرمستقیم وازطریق هوش هیجانی تاب آوری تحصیلی را میانجیگری میکنند. همچنین هوش هیجانی بطور مستقیم (۳۴۶/۰- = β، ۰۱/۰ > P) با تاب اوری تحصیلی دانشجویان همبسته بود.
نتیجه گیری: روان رنجورخویی و وظیفه شناسی و هوش هیجانی تاب اوری تحصیلی را پیش بینی میکنند. همچنین هوش هیجانی رابطه بین ویژگیهای توافق پذیری، برونگرایی، گشودگی ووظیفه شناسی را با تاب اوری تحصیلی میانجیگری میکند. پیشنهاد میشود با آموزش وتقویت هوش هیجانی تاب آوری تحصیلی دانشجویان را بالا برد.
مظفر غفاری، محمد نریمانی، سجاد بشرپور، نادر حاجلو،
دوره ۶، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: اختلال بدشکلی بدن، یکی از شایعترین علل عمل زیبایی بدن است. مطالعه حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش هوش شخصی و بدنی بر علائم بدشکلی بدن متقاضیان عمل زیبایی، با کمک مدلهای آمیخته انجام شد.
روش کار: روش پژوهش نیمه تجربی و با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری پژوهش ۴۸ نفر از متقاضیان مراجعهکننده به مراکز عمل زیبایی بدن شهرستان تبریز در سال ۱۳۹۵ بودند که به روش تصادفی ساده در سه گروه ۱۶ نفری (آموزش هوش شخصی، آموزش هوش بدنی و گروه گواه) قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از برای جمعآوری اطلاعات از "فرم کوتاه پرسشنامه هوش شخصی مایر" (Short Form Personal Intelligence Mayer )، "مقیاس هوش بدنی اندرسون" (Anderson’s Body Intelligence Scale ) و "پرسشنامه ارزیابی فراشناخت بدشکلی بدن" (Body Dysmorphic Metacognition Questionnaire ) استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها در مطالعات گذشته بررسیشده است. داده¬ها با نرمافزار آماری اس پی اس اس نسخه ۲۲ مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: آموزش¬های هوش شخصی و هوش بدنی، در کاهش علائم اختلال بدشکلی بدن متقاضیان عمل زیبایی بدن اثربخش بوده¬اند (۸/۳=F؛ ۰۰۶/۰>P)؛ اما بین اثربخشی این دو روش در بهبود علائم اختلال بدشکلی بدن متقاضیان عمل زیبایی بدن، تفاوت معنی¬دار مشاهده نشد (۸۷/۲- =F؛ ۰۵/۰
نتیجه گیری: هر دو روش درمانی در کاهش اختلال بدشکلی بدن متقاضیان عمل زیبایی مؤثر هستند؛ بنابراین، این درمانها بهمنظور کاهش اختلال بدشکلی بدن متقاضیان عمل زیبایی پیشنهاد میشود.
اکبر جلیلی، مسعود حجازی، غلامحسین انتصار فومنی، ذکرالله مروتی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: عملکرد تحصیلی یک مفهوم چند بعدی است و به گونهای به بهره هوشی، فراشناخت و حل مساله مربوط است. لذا پژوهش حاضربا هدف تعیین همبستگی بهره هوشی با عملکرد تحصیلی و میانجیگری حل مساله انجام شد.
روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر خرم دره که در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ مشغول به تحصیل بودند، را تشکیل داد. از این میان ۳۰۰ نفربه روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از "ماتریسهای پیش رونده ریون" (Raven's Progressive Matrices)، "پرسشنامه حل مسئله هپنر و پترسون" (Hepner & Peterson Problem Solving Questionnaire) و "شاخص معدل تحصیلی" (Educational Performance Indicator) استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه ۱۸ و ایموس نسخه ۲۰ تحلیل شد.
یافتهها: درالگوی معادلات ساختاری، روابط بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بودو تمامی فرضیههای پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند. همبستگی بهره هوشی با حل مساله (۱۶۴/۰ = β، ۰۰۵/۰ = P)، همبستگی بهره هوشی با عملکرد تحصیلی (۱۷۰/۰ = β، ۰۰۴/۰ = P) و همبستگی حل مساله باعملکرد تحصیلی (۲۰۷/۰ = β،۰۰۳/۰ = P) بدست آمد.
نتیجه گیری: بهره هوشی هم به صورت مستقیم و بصورت غیر مستقیم از طریق حل مساله با عملکرد تحصیلی همبستگی دارد. لذا دانش آموز دارای بهره هوشی بالا و مهارتهای حل مسئله، نتیجه مطلوبی از عملکرد تحصیلی خویش میگیرد. بنابراین، پیشنهاد میشود که مهارت حل مساله بعنوان یک واحد درسی برای افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان تدریس شود.
سیف اله آقاجانی، حمیدرضا صمدی فرد،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: هوش معنوی و هوش هیجانی یک پیش بینی کننده برای تندرستی در دانشجویان محسوب میشوند. مطالعه حاضر با هدف تعیین همبستگی تندرستی معنوی با هوش معنوی و هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه محقّق اردبیلی انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر، پژوهشی توصیفی- همبستگی است که بر روی ۳۸۲ نفر از دانشجویان دانشگاه محقّق اردبیلی در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزارهای گردآوری دادهها شامل"مقیاس تندرستی معنوی" (Spiritual Well-Being Scale) "مقیاس هوش معنوی کینگ" (King's Spiritual Intelligence Scale) و "پرسشنامه هوش هیجانی" (Emotional Intelligence Questionnaire) بود. روایی و پایایی ابزارها در مطالعات قبلی اثبات شده است. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری اس پی اس اس نسخه ۱۸ تحلیل شدند.
یافتهها: بین هوش معنوی (۵۹/۰ = r) و هوش هیجانی (۵۵/۰ = r) با تندرستی معنوی در بین دانشجویان همبستگی معناداری وجود داشت (۰۵/۰P<). همچنین نتایج رگرسیون گام بهگام نشان داد که هوش معنوی و هوش هیجانی در دانشجویان، تندرستی معنوی آنان را پیشبینی میکنند (۰۵/۰P<).
نتیجه گیری: هوش معنوی و هیجانی از متغیرهای مرتبط با تندرستی معنوی دانشجویان بوده و توانایی پیشبینی آن را دارند. پیشنهاد میشود سیاستگذاران و مجریان برنامههای آموزشی با فراهم آوردن محتوا و محیط آموزشی مناسب و اتخاذ راهبردهای مؤثر زمینه ارتقای تندرستی معنوی دانشجویان را در طول دوران تحصیل فراهم سازند.
کاوه نوحی بزنجانی، حمدالله منظری توکلی، سنجر سلاجقه، ایوب شیخی،
دوره ۸، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: هوش اخلاقی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر ارتقاء کیفیت خدمات درمانی در بیمارستان است. لذا طراحی ابزاری مناسب برای پرستاران ضروری است. این پژوهش با هدف طراحی و روانسنجی "مقیاس هوش اخلاقی در پرستاران" در دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام پذیرفت.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع روششناسی است. در ابتدا، با مروری جامع بر ادبیات حیطه هوش اخلاقی و دریافت نظرات ۱۵ نفر از خبرگان به روش دلفی پس از چهار دور، حیطههای هوش اخلاقی پرستاران استخراج گردید. سپس با استفاده از مفهوم هر مؤلفه، گویههای ابزار اندازهگیری هوش اخلاقی تدوین شد که با نظر ۲۲ نفر از خبرگان، روایی محتوا آن مورد بررسی قرار گرفت. مقیاس طراحی شده در بین ۴۰۰ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان توزیع شد. روایی سازه آن با استفاده از تحلیلهای عاملی اکتشافی بررسی گردید. برای اندازهگیری پایایی از روشهای همسانی درونی (آلفایکرونباخ) و آزمون- بازآزمون استفاده شد. دادهها با نرم افزارهای اسپیاساس نسخه ۲۰ و آموس نسخه ۲۴ تحلیل شد.
یافتهها: در ابتدا ۲۹ عامل جهت هوش اخلاقی شناسائی گردید که طی چهار دور دلفی، تعداد ۹ عامل اجماع صاحبنظران این حوزه را کسب نمودند. همچنین مقیاس طراحی شده دارای ۴۱ عبارت بود که در بررسی روایی محتوا توسط صاحبنظران و حذف ۷ عبارت، تعداد آنها به ۳۴ عبارت کاهش یافت. در تحلیلی عاملی اکتشافی ۹ عامل و ۳۴ عبارت تأیید شد. پایائی ابزار با استفاده از ضریب آلفایکرونباخ و آزمون-بازآزمون، به ترتیب ۹۶۱/۰ و ۸۶۱/۰ محاسبه گردید.
نتیجهگیری: "مقیاس هوش اخلاقی در پرستاران" با تعداد ۳۴ گویه و ۹ عامل، از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است. پیشنهاد میشود پژوهشگران از مقیاس طراحی شده برای سنجش هوش اخلاق در پرستاران بهره گیرند.
سکینه فرهادی، گل بهار آخوندزاده،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: تفاوت های فرهنگی موجود در بین پرستاران بر شیوه کاری آن ها تاثیر میگذارد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی هوش فرهنگی با اخلاق کاری و ارتباط آن با مشخصات جمعیت شناختی در پرستاران بیمارستان های تامین اجتماعی استان گلستان انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی-همبستگی بر روی پرستاران بیمارستان های تامین اجتماعی استان گلستان در سال ۱۳۹۶ با روش نمونه گیری تصادفی ساده به روش قرعه کشی انجام بر روی ۱۶۵ تن انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل، پرسشنامه "مشخصات جمعیت شناختی، "پرسشنامه هوش فرهنگی"(Cultural Intelligence Questionnaire) و "سیاهه اخلاق کار حرفه ای" (Occupational Work Ethic Inventory (OWEI)بود. روایی این دو ابزار با روش روایی محتوا و پایایی آن باروش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرارگرفت. داده ها با نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه ۲۱ تحلیل شد.
یافته ها: میزان هوش فرهنگی ۹۵/۱۶±۴۲/۹۵ و میزان اخلاق کاری پرستاران۱۲±۹۷/۴۸ می باشد. آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن ارتباط معنا داری را بین این دو متغییر نشان نداد (۰۳/۰-=rو۶۱/۰=P).آزمون یو من ویتنی بین میانگین اخلاق کاری با جنس اختلاف معنا داری را نشان داد (۰۳/۰=P) طوری که مردان اخلاق کاری بیشتری از زنان داشتند.
نتیجه گیری: علی رغم هوش فرهنگی بالادر پرستاران، میزان اخلاق کار حرفه ای را پایین نشان می دهد. همچنین بین هوش فرهنگی با اخلاق کاری اختلاف معنا داری را نشان نداد. پیشنهاد می شود مسئولین و دست اندرکاران بهداشتی در برنامه های آموزشی با توجه به پایین بودن اخلاق حرفه ای توجه ویژه ای به آن داشته باشند.
حمیدرضا صفری جعفرلو، جمیله کشاورز، مهدی بشیری،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه : داوری در فوتبال، از شغلهایی است که در معرض هیجان های بالا، میتواند پیامدهای منفی برای سلامتی داوران در پی داشته باشد. بنابراین ، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان همبستگی هوش هیجانی و فرسودگی ناشی از داوری در داوران زن فوتبال ایران بود.
روش کار : پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی- همبستگی بود . تعداد جامعه ۵۱ داور زن شاغل در لیگ فوتبال سال ۱۳۹۵ بانوان بود که با توجه به تعداد کم جامعه، نمونه آماری برابر با کل جامعه لحاظ گردید. جهت جمعآوری دادهها از "آزمون خود گزارشی هوش هیجانی شاته " (The Schutte Self Report Emotional Intelligence Test) (SSEIT) و "سیاهه فرسودگی ناشی از داوری" (Burnout Inventory for Referees) استفاده شد. روایی صوری با نظر متخصصان و پایایی ابزارها به روش ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. تحلیل دادهها با استفاده نرمافزار اس پی اس اس نسخه ۲۱ انجام شد.
یافتهها : بین فرسودگی ناشی از داوری با مؤلفههای خوشبینی و تنظیم هیجان (۵۹/۰- r=) و همچنین ارزیابی و ابراز هیجان (۳۱/۰- r=) همبستگی معناداری وجود دارد (۰۵/۰>P). اما بین مولفه کاربرد هیجان (۱۰/۰- r=) و فرسودگی شغلی داوران همبستگی معناداری وجود ندارد (۰۵/۰P>). همچنین، بین هوش هیجانی (۴۳/۰- r=) و فرسودگی ناشی از داوری در داوران همبستگی معناداری در جهت منفی وجود دارد (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: افزایش هوش هیجانی با کاهش فرسودگی ناشی از داوری در داوران زن همبستگی دارد. پیشنهاد میگردد از آموزش¬های مناسب جهت افزایش هوش هیجانی و کاهش فرسودگی ناشی از داوری در داوران زن شاغل در لیگ فوتبال استفاده شود.
حمداله هادی، مرتضی سپهریان، مهرعلی باران چشمه، حسن انتظاری،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: معنویت و اخلاق از جمله موضوعاتی است که امروزه به طور وسیع در پاسخ به محیط های پیچیده سازمان ها بخصوص در محیط های ورزشی به آن توجه می شود. هدف از پژوهش، تعیین همبستگی هوش معنوی با اخلاق ورزشی در ورزشکاران پایگاه قهرمانی ناجا میباشد.
روش کار: پژوهش حاضر، از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری را کلیه ورزشکاران پایگاه قهرمانی ناجا در سال ۱۳۹۷و در محل پایگاه قهرمانی ناجا (۲۶۰ تن) تشکیل دادند که به روش تمام شمار انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای جمعیت شناختی، "پرسشنامه هوش معنوی کینگ"(Kings Spiritual Intelligence Scale) و "مقیاس اخلاق ورزشی "(Sport Ethics Scale) جمع آوری شد. روایی محتوای ابزار ها به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ اندازه گیری شد. پس از جمع آوری ابزار ها، نهایتاً ۲۱۶ پرسشنامه در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۲ تحلیل شد.
یافتهها: بین هوش معنوی و زیر مقیاس های آن، با اخلاق ورزشی در بین ورزشکاران پایگاه قهرمانی ناجا همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: بین هوش معنوی و اخلاق ورزشی در ورزشکاران ارتباط مثبتی وجود دارد. لذا پیشنهاد می شود مربیان تیم ها، با تشویق ورزشکاران به ارتقا معنویات کمک شایانی به توسعه و ترویج اخلاق ورزشی در بین ورزشکاران نمایند.
محمد رضا تقوا، محمد تقی تقوی فرد، سید مهدی طاهری، سیاوش امیدی نیا،
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: جایگاه فناوری اطلاعات در هوشمند سازی مدارس در سالهای اخیر با شیوع بیماریهای همهگیر، از مهمترین موضوعات مطالعاتی بحث انگیز و چالشی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر هوشمندسازی مدارس در راستای حفظ سلامت جامعه به هنگام بیماریهای همهگیر انجام شده است.
روش کار: پژوهش حاضر با تبعیت از پارادایم تفسیری و با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران ارشد و مجریان طرح های مرتبط با فناوری اطلاعات، کارشناسان و مدیران هوشمندسازی مدارس تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. تعداد ۱۶نفر به صورت هدفمند انتخاب و در مطالعه مشارکت داشتند. برای جمعآوری داده ها از مصاحبه با استفاده از سؤالات باز و نیمه ساختاریافته استفاده شده است. برای روایی پژوهش مقبولیت، انتقالپذیری و تاًیید پذیری مورد تائید قرار گرفت. برای پایایی، اعتبارپذیری کدگذاریها بررسی و تائید شد. داده ها با روش تحلیل محتوا و به کارگیری شیوه کدگذاری تحلیل شد.
یافتهها: تعداد ۲۲۱ کد باز استخراج گردید و پس از تجمیع کدها، ۴۳ درون مایه فرعی و ۵ درون مایه اصلی به عنوان عوامل موثر بر هوشمندسازی مدارس شناسایی گردید.
نتیجهگیری: عوامل موثر بر هوشمندسازی مدارس در راستای حفظ سلامت جامعه شامل مواد یادگیری و یاددهی، فرآیندها، کاربران، فناوری اطلاعات و سواد دیجیتالی است. پیشنهاد می شود از این عوامل به عنوان چارچوبی برای هوشمندسازی مدارس، برای حفظ سلامت جامعه منطبق برای رفع چالشهای موجود در نظام آموزشی کشور استفاده شود.
خدیجه حیدری، قمر کیانی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: همدلی یکی از مهارت های اصلی در حرفه پرستاری می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی همدلی و هوش زیبایی شناسی در کارکنان پرستاری شهر ابهر انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان پرستاری شاغل در بیمارستان های شهرستان ابهر در سال ۱۳۹۸ بود. تعداد نمونه پژوهش حاضر ۳۰۰ تن بود. نمونه گیری به صورت تمام شماری بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، "مقیاس همدلی" (Empathy Scale) و "آزمون هوش زیبایی شناسی" (Aesthetic Intelligence Test) بود. روایی محتوا به روش کیفی و یایایی ابزار ها به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۴ تحلیل شد.
یافته ها: مولفه حسی "آزمون هوش زیبایی شناسی" همبستگی معنادار آماری با همدلی نداشت. اما مولفه عاطفی از "آزمون هوش زیبایی شناسی" با زیر مقیاس همدلی عاطفی از "مقیاس همدلی" همبستگی مثبت و معنا دار در سطح (۰۱/۰) و با نمره کل همدلی، همبستگی مثبت در سطح (۰۵/۰) داشت. بعلاوه، مولفه پویا از "آزمون هوش زیبایی شناسی" با همدلی عاطفی از "مقیاس همدلی" دارای همبستگی مثبت و معنادار درسطح (۰۵/۰) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد هوش زیبایی شناسی می تواند ۷/۴ درصد واریانس همدلی را تبیین کند.
نتیجه گیری: بین مولفه همدلی عاطفی و پویا از "آزمون هوش زیبایی شناسی" با همدلی همبستگی مثبت وجود دارد. توصیه می شود هوش زیبایی شناسی در جهت ارتقای همدلی در بین کارکنان پرستاری آموزش داده شود.
طیبه لایقی قلعه سوخته، سمیه حسام، سعاد محفوظ پور، شقایق وحدت،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: هوشمند سازی بیمارستان ها می تواند در بهبود کیفیت و ارائه خدمات سریع تر و بهتر موثر باشد و امکان ردیابی و امنیت تجهیزات موجود در بیمارستان را افزایش دهد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در هوشمند سازی بیمارستان ها انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر به روش کیفی تحلیل محتوای قراردادی می باشد. جامعه آماری شامل مدیران، پزشکان، کارشناسان حوزه هوشمند سازی بیمارستان، کارشناسان فناوری اطلاعات و ارتباطات بیمارستان،کارشناسان تجهیزات پزشکی بیمارستان در سال ۱۳۴۰۰-۱۳۹۹می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و به روش گلولـه برفـی انجام شد. جمع آوری داده ها با مصاحبه های نیمه ساختار یافته با ۱۲ تن از کارشناسان و خبرگان آشنا به مباحث هوشمند سازی بیمارستان انجام شد. داده ها با روش تحلیل محتوای قرار دادی و به کار گیری روش کد گذاری تحلیل شد.
یافته ها: تعداد ۱۳۵ کد اولیه ، ۲۲ زیر طبقه و پس از تجمیع کدها ۴ طبقه شامل بسترهای اطلاعاتی و ارتباطی، تجهیزات و امکانات پیشرفته پزشکی، منابع انسانی آموزش دیده و مدیریت در بیمارستان ها به عنوان عوامل موثر جهت هوشمندسازی بیمارستان شناسایی شدند.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر ۴ طبقه شامل بسترهای اطلاعاتی و ارتباطی، تجهیزات و امکانات پیشرفته پزشکی، منابع انسانی آموزش دیده و مدیریت در بیمارستان ها به عنوان عوامل موثر جهت هوشمندسازی بیمارستان شناسایی شدند. پیشنهاد می شود برای عملکرد بهتر در بیمارستان ها از یافته ها مطالعه حاضر استفاده شود.
حسنی کریمی، مرجان جعفری روشن، آذین تقی پور،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: هوش هیجانی و سازگاری مجدد اجتماعی در پدیدآیی توانمندی اعتیاد کودکان کار تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی توانمندی اعتیاد بر اساس هوش هیجانی و میانجیگری سازگاری مجدد اجتماعی در کودکان کار شهر تهران بود .
روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش حاضر را کودکان کار ۱۲تا ۱۸سال شهر تهران در سال ۱۴۰۲ تشکیل می دادند. از میان آن ها ۲۱۵ تن با روش نمونه گیری غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی، "مقیاس توانمندی اعتیاد" (Addiction Potential Scale)، "پرسشنامه هوش هیجانی" (Emotional Intelligence Questionnaire) و "مقیاس درجه بندی سازگاری مجدد اجتماعی (Social Readjustment Rating Scale) استفاده شد. روایی ابزارها با استفاده از روایی محتوا به روش کمی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفاکرونباخ اندازه گیری شد. داده ها در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۴ و آموس نسخه ۲۴ تحلیل شد.
یافته ها: هوش هیجانی (۳۵۸/۰-=β، ۰۰۱/۰=P) سازگاری مجدد اجتماعی را در کودکان کار پیش بینی می کند. سازگاری مجدد اجتماعی (۴۶۱/۰=β، ۰۰۱/۰=P) توانمندی اعتیاد را در کودکان کار پیش بینی می کند. سازگاری مجدد اجتماعی همبستگی بین هوش هیجانی (۲۲۳/۰-=β، ۰۰۱/۰=P) با توانمندی اعتیاد را در کودکان کار میانجیگری می کند.
نتیجه گیری: توانمندی اعتیاد براساس هوش هیجانی با میانجیگری سازگاری مجدد اجتماعی پیش بینی می شود. به متخصصان روانشناختی و موسسات حمایت از کودکان کار پیشنهاد می شود در پیشگیری از اعتیاد کودکان کار به روش های تقویت هوش هیجانی و کنترل تنش این افراد تمرکز کنند.
فرزانه گلکار، مریم بهرامی هیدجی، علیرضا کاکاوند، محسن منصوبی فر، فاطمه زم،
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: بهوشیاری، در کاهش سرگشتگی ذهنی و اعتیاد به اینترنت می تواند مؤثر واقع شود. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت براساس بهوشیاری با میانجیگری سرگشتگی ذهنی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران بود.
روش کار: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از میان آن ها به روش غیر تصادفی و نمونه گیری در دسترس ۲۰۰ تن انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، "آزمون اعتیاد به اینترنت" (Internet Addiction Test)، "پرسشنامه پنج وجهی بهوشیاری" (Five Facet Mindfulness Questionnaire) و "پرسشنامه سرگشتگی ذهنی" (Mind Wandering Questionnaire) بود. روایی ابزارها با استفاده از روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ اندازه گیری شد. تحلیل داده های جمع اوری شده در نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه ۲۶ و آموس نسخه ۲۴ انجام شد.
یافته ها: بهوشیاری به صورت منفی و معنادار اعتیاد به اینترنت پیش بینی می کند (۱۴۸/۰-=β، ۰۰۱/۰=P). سرگشتگی ذهنی به صورت مثبت و معنادار اعتیاد به اینترنت پیش بینی می کند (۳۹۳/۰=β، ۰۰۱/۰=P). بهوشیاری به صورت منفی و معنادار با میانجیگری سرگشتگی ذهنی اعتیاد به اینترنت پیش بینی می کند (۰۸۵/۰-=β، ۰۰۱/۰=P).
نتیجه گیری: بهوشیاری با میانجیگری سرگشتگی ذهنی، اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران را پیش بینی می کند. لذا پیشنهاد می شود، مشاوران و روانشناسان سلامت با برگزاری دوره های بهوشیاری برای دانش آموزان مقطع متوسطه موجب کاهش سرگشتگی ذهنی و اعتیاد به اینترنت در آن ها شوند.