۵ نتیجه برای عملکرد جنسی
سمیه فلاح، ماهرخ دولتیان، سید مهدی صابری، حمید علوی مجد، علیرضا جباری، زهره محمودی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: تبدیل خواهی جنسی(Conversion of Sex) در ایران نیز همانند سایر نقاط جهان به عنوان یک مشکل بزرگ پزشکی-اجتماعی مطرح است. اغلب فرهنگها فرآیند تغییر جنسیت به عنوان موضوعی در حوزه مطالعات جنسیت را کمتر مورد توجه قرارگرفته است. پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی حمایت اجتماعی با عملکرد جنسی در مردان دچار اختلال هویت جنسی بعد از عمل جراحی تغییر جنسیت در استان تهران انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-همبستگی، جمعیت مورد مطالعه شامل ۸۵ نفر از مردان تراجنسیتی واجد شرایط مراجعه کننده به دی کلینیک میرداماد تهران سال ۹۲ به روش نمونه گیری از نوع در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل سه پرسشنامه جمعیت شناختی، "شاخص عملکرد جنسی زنان" (Female Sexual Function Index) و "مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی درک شده" و (Multidimensional Scale of Perceived Social Support) بود. روایی محتوا توسط ۱۰ تن از اعضاء هیئت علمی و پایایی از طریق آزمون مجدد تأیید شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه ۱۷ مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: شیوع کلی اختلال عملکرد جنسی ۸۴ درصد و بیشترین فراوانی درحیطه ها مربوط به حیطه درد ۷۷ درصد و ارگاسم ۵۳ درصد درمردانی که تغییر جنسیت دادهاند، میباشد. همچنین ۵۱/۸درصد افراد از حمایت اجتماعی پایینی برخوردار بودند و در بین ابعاد میانگین حمایت اجتماعی از سوی خانواده بیشتر بوده است (۵۳/۳).
نتیجهگیری: مردان تراجنسیتی از حمایت اجتماعی و عملکرد جنسی پایینی بعد از جراحی برخوردار بودند. لذا آگاهی از امکان اختلال عملکرد جنسی قبل از عمل به بیماران توصیه میشود.
فاطمه رستمخانی، محمد قمری، وحیده باباخانی، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره ۹، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: عملکرد جنسی جزء مهمی از زندگی زنان یائسه است و تغییر در آن به خصوص در یائسگی، می تواند بر سلامت ایشان تاثیرگذار باشد. عملکرد جنسی زنان یائسه می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی "درمان شناختی-رفتاری" بر عملکرد و طرحواره های جنسی زنان یائسه انجام شد.
روش کار : روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان یائسه که جهت دریافت خدمات به مرکز بهداشتی و درمانی شهر زنجان در سال ۹۹-۱۳۹۸ مراجعه کرده بودند، بود. از بین آن ها ۳۰ تن که نمره عملکرد جنسی کمتر از ۲۸ با شاخص عملکرد جنسی زنان داشتند، به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده (قرعه کشی) در دو گروه مداخله و کنترل (در هر گروه ۱۵ تن) قرار گرفتند. داده ها با "شاخص عملکرد جنسی زنان" (Female Sexual Function Index) و "مقیاس خود طرحواره جنسی زنان" (Women Sexual Self-Schema Scale) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از گروه مداخله و کنترل کسب شد. روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ انجام شد. گروه مداخله ۸ جلسه ۲ ساعته "درمان شناختی-رفتاری" دریافت کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۴ تحلیل گردید.
یافته ها: روند تغییرات در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در مراحل سنجش در متغیر های عملکرد جنسی (۲۵۹/۲۵ =F و ۰۰۱/۰=P) و طرحواره جنسی (۳۵۵/۴=F و ۰۲۱/۰=P) به طور معنادار متفاوت بود (۰۵/۰>P) و به ترتیب حدود ۴۲ درصد و ۱۲ درصد از تفاوت های مشاهده در متغیرهای عملکرد جنسی و طرحواره جنسی ناشی از عضویت گروه (مداخله) می باشد. جهت مقایسه این تغییرات در روند زمان از آزمون تبعی بن فرونی استفاده شد. تغییرات بین پیش آزمون با پس آزمون، پیش آزمون با پیگیری فقط در گروه مداخله معنادار بود (۰۵/۰>P).
نتیجه گیری: "درمان شناختی-رفتاری" باعث بهبود عملکرد و طرحواره جنسی در زنان یائسه شده است. لذا پیشنهاد می شود از آن برای بهبود عملکرد جنسی و طرحواره جنسی زنان یائسه استفاده شود.
فاطمه بدخشان، آذر کیامرثی، عذرا غفاری،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: بهبود کنترل عواطف و عملکرد جنسی از عوامل موثر بر کاهش تعارضات زناشویی است. مطالعه حاضر با هدف اثربخشی "رفتاردرمانی جدلی" بر کنترل عواطف و عملکرد جنسی زنان دارای تعارض زناشویی انجام شد.
روش کار: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان درگیر تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز بهداشت روان شهر رشت در سال ۱۳۹۹ بودند. برای انجام پژوهش ۳۶ تن انتخاب و به صورت تصادفی ساده در ۲ گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. در پایان گروه مداخله به ۱۵ تن تقلیل یافت که جهت تحلیل ۳ تن از افراد گروه کنترل به شیوه تصادفی حذف شدند تا گروه ها همگن شوند. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی، "مقیاس کنترل عواطف" (Affective Control Scale: ACS) و "شاخص عملکرد جنسی زنان" (Female Sexual Function Index: FSFI) استفاده شد. روایی به مطالعات گذشته اکتفا شد و پایایی ابزارها به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. در شروع مداخله ابزارهای پژوهش توسط گروه ها تکمیل شدند. گروه مداخله ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای (هفته ای ۲ جلسه) تحت "رفتاردرمانی جدلی" قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار داشت. سپس مجددا هر ۲گروه پس از پایان مداخله ابزارها را تکمیل کردند. تحلیل داده ها در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۱۹ انجام شد.
یافته ها: بین گروه ها در هر دو متغیر کنترل عواطف (۰۰۱/۰=P، ۳۶۶/۵۴۶=F) و عملکرد جنسی (۰۰۱/۰=P، ۳۷۵/۸۴=F) تفاوت معناداری وجود دارد و با توجه به مقادیر اندازه اثر، ۹۵ درصد تغییرات کنترل عواطف و ۷۵ درصد تغییرات عملکرد جنسی ناشی از مداخله "رفتاردرمانی جدلی" است (۰۰۱/۰>P).
نتیجه گیری: "رفتار درمانی جدلی" منجر به کاهش کنترل عواطف و افزایش عملکرد جنسی در زنان دارای تعارض زناشویی شده است. بنابراین، برنامه ریزی برای استفاده از روش "رفتاردرمانی جدلی" توسط روانشناسان و مشاوران خانواده برای بهبود عملکرد روانشناختی و جنسی زنان دارای تعارض زناشویی پیشنهاد می شود.
ناهید حسن نژاد، مژگان آگاه هریس، خدیجه عرب شیبانی، حسین زارع، عبدالرحیم قلی زاده پاشا،
دوره ۱۱، شماره ۵ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمـه: زنان مبتلا به سرطان پستان، دارای مشکلاتی در تحمل پریشانی و عملکرد جنسی هستند. لذا هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی "آموزش آرام سازی پیشرونده" بر تحمل پریشانی و عملکرد جنسی زنان با سابقه ماستکتومی بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی از نوع پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان با سابقه ماستکتومی شهر بابل در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه ها از یک کلینیک فوق تخصصی رادیوانکولوژی شهر بابل به تعداد ۳۶ تن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به روش در دسترس انتخاب شدند. نمونه ها با استفاده از شیوه تصادفی ساده از نوع قرعه کشی در گروه، "آموزش آرام سازی پیشرونده" (۱۸تن) و گروه کنترل (۱۸تن) گمارده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها، شامل اطلاعات جمعیت شناختی، "مقیاس تحمل پریشانی" (Distress Tolerance Scale) و "شاخص عملکرد جنسی زنان" (Female Sexual Function Index) بود. روایی ابزارها سنجیده نشده و به پژوهش های پیشین اکتفا شد؛ ولی پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ سنجیده شد. "آموزش آرام سازی پیشرونده" طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای (در طـول ۵/۱ ماه)، برای گروه مداخله اجرا گردید. داده ها در نرم افزار آماری اس پس اس اس نسخه ۲۱ تحلیل گردید.
یافته ها: "آموزش آرام سازی پیشرونده" بر عملکرد جنسی و تحمل پریشانی زنان با سابقه ماستکتومی موثر بود (۰۱/۰>P).
نتیجه گیری: "آموزش آرام سازی پیشرونده" بر عملکرد جنسی و تحمل پریشانی زنان با سابقه ماستکتومی موثر بود. لذا با بهره گیری از مداخله فوق می توان، در جهت کاهش مشکلات روانشناختی زنان با سابقه ماستکتومی، بهره جست.
سمیه حیدری شادهی، ایلناز سجادیان، غلامرضا منشئی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلات شایع دوران یائسگی کاهش توانایی جنسی و اختلال عملکرد جنسی است که میتواند باعث کاهش کیفیت زندگی زنان شود. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی "درمان فعال سازی رفتاری" بر خودپندارهجنسی و صمیمیت در روابط زنان یائسه دارای اختلال عملکرد جنسی انجام شد.
روش کار: پژِوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری ۴۵ روز بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه زنان یائسه دارای اختلال عملکرد جنسی مراجعه کننده به مراکز درمانی تخصصی در زمینه اختلالات جنسی واقع در شهر اصفهان در سال ۱۴۰۲ بودند. نمونه آماری از مراکز درمانی تخصصی در زمینه اختلالات جنسی در شهر اصفهان به روش در دسترس به تعداد ۳۰ زن یائسه بالای ۵۰ سال دارای اختلال عملکرد جنسی با تشخیص مصاحبه تشخیصی روانشناس بالینی و کسب نمره عملکرد جنسی کمتر از ۲۸ از ۳۶ نمره "شاخص عملکرد جنسی زنان"(Female Sexual Function Index) به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی ساده به شیوه قرعهکشی در گروه "درمان فعال سازی رفتاری" و کنترل گمارش شدند (هرگروه ۱۵ تن). جمعآوری دادهه با پرسشنامه جمعیتشناختی، "پرسشنامه چند وجهی خودپندارهجنسی" (Multidimensional Sexual Self- Concept Questionnaire) و "ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط"(Personal Assessment of Intimacy in Relationships) انجام گرفت. برای گروه مداخله، ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای "درمان فعال سازی رفتاری"(هفتهای ۲ جلسه) برگزار شد. پس از اتمام مداخله، پس آزمون و به فاصله ۴۵ روز بعد پیگیری انجام شد. دادهها در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۳ تحلیل شد.
یافتهها: بین گروه مداخله و گروه کنترل در ۲ متغیر خودپندارهجنسی و صمیمیت در روابط، در مرحله پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت. بنابراین، مداخله در بهبود خودپندارهجنسی و صمیمیت در روابط زنان یائسه دارای اختلال عملکرد جنسی اثربخش بود (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: "درمان فعالسازیرفتاری" باعث بهبود خودپندارهجنسی و صمیمیت در روابط در زنان یائسه دارای اختلال عملکرد جنسی میشود. پیشنهاد میشود در مراکز بهداشت و درمان و مراکز مشاوره از درمان فوق، برای ارتقای متغیرهای روانشناختی مرتبط با عملکردجنسی زنان یائسه استفاده شود.