[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
روان پرستاری
AWT IMAGE
..
آموزش پرستاری
AWT IMAGE
..
پژوهش پرستاری
AWT IMAGE
..
سالمندشناسی
AWT IMAGE
AWT IMAGE
..
تحقیقات کیفی
AWT IMAGE
..
سامانه جامع رسانه ها
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲۱ نتیجه برای فلاحی خشکناب

دکتر مسعود فلاحی خشکناب،
دوره ۱، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده

به نام خدا
سرمقاله
 ایزد یکتا را شکر گزار هستیم بخاطر تمام نعمت هایی که به انسان عطا نموده است و سلامتی مهمترین این نعمت هاست که باید بتوانیم از این نعمت الهی استفاده نموده و در حفظ و ارتقای آن بکوشیم. دنیای ما سریعا در حال تغییر است، پیشرفت های علمی روز بروز بیشتر شده و روی زندگی جوامع بشری تاثیر بس شگرفی می گذارد، علوم مرتبط با سلامتی نیز از این تغییرات مستثنی نبوده و تحت تاثیر آن قرار می گیرد. در سال های اخیر تحولات بسیاری در روش های تشخیصی و درمانی ایجاد شده است که منجر به دگرگونی وسیع در نحوه مراقبت های سلامتی گردیده است. اقدامات تشخیصی و درمانی از طریق فناور یهای پیشرفته(High Tech) و ابزارهای پیچیده همچون لیزرها، مواد بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، درمان از طریق سلول های بنیادی همه و همه مقوله سلامت را متحول کرده است. از طرفی با افزایش معلومات عمومی احاد اجتماع توقع و انتظارات مردم از دولت و سازمان های متولی سلامت افزایش یافته و نیاز به خدمات مرتبط با سلامتی روز بروز در حال افزایش است. افزایش طول عمر و سالمندی، افزایش بیماران و بیماری های مزمن همچون دیابت، فشارخون، آسم، بیماری های روانی و... نیاز به خدمات پرستاری و پزشکی را بطور لگاریتمی افزایش داده است. تغییر نگرش از بیمارستان محوری به جامعه محوری و مراقبت در منزل، تغییر نگرش از خدمات بستری به سوی خدمات سرپایی منجر به تحولاتی در مدیریت سلامت گردیده است. تغییر روند بیماری ها از سوی بیماری عفونی به بیماری های مربوط به سبک زندگی، بیماری های قلب و عروق، سرطان ها، تصادفات و تروما منجر به چالش هایی در نحوه آموزش پزشکان، پرستاران و... تغییر محتوای درسی آنها شده است. از طرفی نیاز شدید به بروز شدن اطلاعات مراقبین بهداشتی از طریق انتشار نتایج پژوهش های جدید وجود دارد. انجمن علمی پرستاری ایران با تلاشی گسترده جهت این امر مهم اقداماتی مختلفی را به انجام رسانده است که یکی از آنها تصمیم به راه اندازی نشریه ای می باشد که با انتشار نتایج پژوهش های حوزه مدیریت سلامت (مدیریت پرستاری، مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، مدیریت بیمارستانی، مدیریت تکنولوژی پزشکی، مدیریت اقتصاد بهداشت و...) در ارتقای سلامت بکوشد. لذا در سال ۱۳۸۸ هیات مدیره انجمن علمی پرستاری ایران تصمیم به راه اندازی فصلنامه مدیریت ارتقای سلامت نمود و پس از ۲ سال تلاش موفق به اخذ مجوز از وزارت ارشاد اسلامی گردید و با مساعدت کمسیون نشریات پزشکی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۹۰ موافقت اصولی علمی پژوهشی شدن این فصلنامه را اخذ نمود و اکنون که با تاییدات الهی، این مهم انجام شده است، افتخار دارد که اولین شماره این فصلنامه را که شامل مقالات پژوهشی می باشد تقدیم عزیزان نماید. امیداست دست اندرکاران این فصلنامه در این مسیر پر تلاطم از همکاری کلیه اساتید، دانش پژوهان، دانشجویان و محققین علوم سلامتی بهره مند گردند.
دکتر مسعود فلاحی خشکناب رئیس انجمن علمی پرستاری ایران

پریناز آخوند لطفعلی، محمد علی حسینی، حمیدرضا خانکه، مسعود فلاحی خشکناب، سمانه حسین زاده،
دوره ۱، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه:امروزه تعارض به عنوان یک جزء غیر قابل اجتناب در ارتباطات انسانی ساختارهای سلامت است. یکیازمهمترینمهارتهاییکهمشخصهتوانایی فرد درحلتعارضاست،برخورداریازهوش هیجانیمیباشد.پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش هوش هیجانی برتعارض پرستاران انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعهنیمه تجربیتعداد ۵۶ نفر پرستار به صورت تصادفی به دو گروه آزمون (۲۷ نفر) و شاهد (۲۹ نفر) تقسیم شدند. داده ها توسط پرسشنامه جمعیت شناسی، پرسشنامه تعارض شغلی دوبرینو پرسشنامه هوش هیجانی بار ـ آنجمع آوری گردید. اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه ها با نظر خواهی از متخصصین ارزیابی گردید. ثبات درونی پرسشنامه ها با محاسبه آلفای کرونباخ برای تعارض شغلی ۸۵/۰و هوش هیجانی ۹۵/۰ تأیید گردید. ابتدا هر دو پرسشنامه توسط پرستاران گروه آزمون و شاهد تکمیل گردید. سپس کلیاتی با مفهوم هوش هیجانی به گروه آزمون آموزش داده شد. یک هفته پس از آموزش هر دو پرسشنامه مجددا توسط هر دو گروه تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر، دقیق فیشر، تی مستقل، تی زوجی و هاپکر در نرم افزار SPSS۵/۱۱استفاده گردید. یافته ها: بین دو گروه آزمون و شاهد از نظر متغیرهای جمعیت شناسی به جز وضعیت تأهل تفاوت معناداری مشاهده نشد. هوش هیجانی کل در دو گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله تفاوت معناداری را نشان نداد.در گروه آزمون میانگین نمره هوش هیجانی ارتقاء پیدا کردهوهوش هیجانی کل پس از مداخله معنادار شد (۰۴۹/۰=P). همچنین، نوع تعارض شغلی (۰۰۰۱/۰=P) و نمره تعارضشغلی (۰۰۰/۰=P) در گروه آزمون بعد از مداخله معنادار شد. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش هوش هیجانی تأثیر مثبت و معناداری در تعارض شغلی پرستاران داشته است.
صغری افکند ، کیان نوروزی تبریزی، مسعود فلاحی خشکناب ، پوریا رضا سلطانی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۱ )
چکیده

 

مقدمه: همودیالیز در نارسایی مزمن کلیوی، منجر به تحت تأثیر قرار گرفتن همه ابعاد وجودی بیماران و بروز اختلالاتی چون افسردگی می شود.یکی از روشهای مطلوب نمودن کیفیت مراقبتدر واحد همودیالیز، بکارگیری الگوی مراقبتی پرستاری می باشد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر "الگوی مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی "بر افسردگی بیماران همودیالیزی انجام شد.

 

مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهی قبل و بعد است که با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف برروی ۳۵ بیمارهمودیالیزیاز بیمارستان رازی رشت (آزمون) و ۳۵ بیمار همودیالیزی از بیمارستان شهید بهشتی انزلی (شاهد) در سال ۱۳۹۰ انجام شد. مداخله بر اساس"الگوی مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی"با حضور پزشک، پرستار، روانشناس، تغذیه، مددجو و خانواده بصورت تیمی و فراگیرو با در نظر گرفتن  ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی هر کدام از مددجویان بطور جداگانه وبمدت سه ماه انجام شد. ابزار گرد آوری شامل پرسشنامه های جمعیت شناسی و سیاهه افسردگی بک "Beck Depression Inventory"بود که قبل و سه ماه بعد از مداخله انداره گیری شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار ۱۶SPSS  و آزمون های آماری توصیفی، تی زوجی، تی مستقل وآنالیز کوواریانس، کای دو و فیشرمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

 

یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین افسردگی نمونه های پژوهش قبل (۱۱/۳۰      ۲۸۵/۸) و بعد از مداخله (۲۰/۲۴  ۳۰۹/۱۰) در گروه آزمون تفاوت معنی داری را نشان داد (۰۰۱/۰>P).

 

نتیجه گیری:  با اجرای "الگوی مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی"، تفاوت معنی داری در امتیاز افسردگی بیماران همودیالیزی ایجاد شد، بطوریکه اجرای این الگوی مراقبتی با بهبود وضعیت زندگی بیماران همودیالیزی همراه است.

 


شادی رضائی، نارملا ربیع راد ، زهرا تمیزی ، مسعود فلاحی خشکناب، اسمعیل محمد نژاد، محمود محمودی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۱ )
چکیده

 

مقدمه:آسیب های ناشی از مواجهه با وسایلتیز و برنده و همچنین خون و ترشحات بدن بیمار یکی از خطرات شغلی مهم برای کارکنان بهداشتی و درمانی محسوب می شود که آنان را در معرض خطر تماس با ویروسهای منتقله از راه خون بخصوص هپاتیت B  ،Cو ایدز قرار می دهد.این مطالعه با هدف تعیین میزان مواجهه های شغلی با وسایل تیز و برنده درکارکنان درمانی شاغل در بخش های اورژانس بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سال های ۸۹-۱۳۸۶انجام گرفته است

 

 مواد و روش ها:در این پژوهش توصیفی از نوع طولی، ۹۹۱ نفر از کارکنان درمانی شاغل در بخش های اورژانس بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران از طریق نمونه گیری سرشماری از اول مرداد ۱۳۸۶ تا پایان تیرماه ۱۳۸۹شرکت داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از فرم مواجهه شغلی پژوهشگر ساخته با ضریب پایایی ۷۱/۰ مشتمل بر ۳۲ سوال در دو بخش اطلاعات جمعیت شناسی و جزییات مواجهه شغلی صورت گرفت. برای تعیین اعتبار ابزار از روش اعتبار صوری و محتوا و برای تعیین پایایی از روش آزمون مجدد استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS با ویرایش ۱۶ مورد بررسی قرار گرفت.

 

یافته ها:نتایج مطالعه نشان داد که در طی سال های پژوهش از تعداد کل ۹۹۱ نفر واحد های مورد پژوهش ۸۵/۱۶درصد (۱۶۷ نفر) دچار مواجهه شغلی با وسایل تیز و برنده شدند(۱۶۷ نفر گروه مواجهه شغلی و ۵۵۴ نفر گروه غیر مواجهه شغلی). از نظر نوع وسیله سرسوزن و آنژیوکت به ترتیب با فراوانی ۰۸/۵۵ درصد و ۷۵/۲۲ درصد بیشترین علت مواجهه های شغلی بودند. همچنین بیشترین موقعیتی که افراد دچار مواجهه شغلی شده بودند به هنگام رگ گیری و گذاشتن مجدد سرسوزن به ترتیب با فراوانی ۷/۲۴ درصد و ۳/۲۳ درصد بود. ارتباط معنی داری بین واحد های مورد پژوهش در دو گروه از نظر متغیرهای جمعیت شناسی بجز سابقه کار با مواجهه شغلی با وسایل تیز و برنده وجود نداشته است.

 

 نتیجه گیری:مقایسه نتایج مطالعه حاضر با مطالعات مشابه در سایر کشورها، نشان دهندهاین امر است که بروز مواجهه های شغلی با وسایل تیز و برنده از میزان پایینی بر خوردار است.این امر ممکن است به دلیل عدم گزارش دهی به موقع باشد، لذا پیشنهاد می گردد یک نظام گزارش دهی منسجم مراقبت از مواجهه های شغلی کارکنان بیمارستان طراحی گردد.

 


منیر نوبهار، فضل اله احمدی، فاطمه الحانی، مسعود فلاحی خشکناب،
دوره ۱، شماره ۴ - ( پائیز ۱۳۹۱ )
چکیده

   

مقدمه: بازنشستگی مرحله جدیدی در چرخه زندگی است و می­تواند راهی برای بهبود سلامتی و مراقبت از خود و وضعیت زندگی باشد. این مطالعه با هدف تبیین تجربه پرستاران بازنشسته از بازنشستگی صورت گرفت.

 

مواد و روش ها: این مطالعه باطراحی کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. نمونه­گیری به صورت مبتنی بر هدف صورت گرفت. ۲۰ پرستار بازنشسته ساکن شهر سمنان، که دارای مدرک کارشناسی پرستاری بودند و ۱ تا ۵ سال از بازنشستگی آن ها گذشته بود و با سمت­های مختلف در بخش­ها و بیمارستآن های متفاوت، ۲۳-۳۰ سال سابقه کار تمام وقت داشتند، در پژوهش مشارکت نمودند. داده­های مطالعه از طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته جمع­آوری گردید. هنگامیکه داده­ها به اشباع رسید، نمونه­گیری خاتمه یافت.

 

یافته­ها: درونمایه اصلی استخراج شده از داده­ها تهدید هویت بود. طبقات شامل "شوک و ناباوری"، "جدایی سخت از حرفه" و "درماندگی" بودند که هر کدام حاوی طبقات فرعی متعددی بودند.

 

نتیجه­گیری: تجارب پرستاران طی بازنشستگی، تهدید هویت بود. با برنامه­ریزی مناسب جهت بازنشستگی و اتخاذ تدابیر موثر جهت اصلاح شرایط برای پرستاران بازنشسته از سوی مسئولین و مدیران پرستاری، می­توان از بروز تهدید هویت در پرستاران بازنشسته پیشگیری نموده و ارتقاء سلامت و بهره­وری را برای پرستاران فراهم نمود. همچنین یافته­های این مطالعه می­تواند زمینه را برای مطالعات بیشتر در این رابطه فراهم نماید.

 
خسرو شاکری، مسعود فلاحی خشکناب، حمید رضا خانکه، محمد علی حسینی، سمانه حسین زاده، نادر حقی منیع،
دوره ۱، شماره ۴ - ( پائیز ۱۳۹۱ )
چکیده

 

چکیده

 

مقدمه: ارزشیابی توانمندی های کارکنان فوریت های پزشکی که در صف مقدم برخورد با بیماری ها هستند می تواند بازتابی مناسب از عملکرد برنامه آموزش قبل از فارغ التحصیلی و نیز آموزش مستمر پس از آن را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی مهارت بالینی کارکنان فوریت های پزشکی مرکز اورژانس شهر تهران در مواجهه با تروما انجام شد.

 

مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است. تعداد ۲۱۳ نفر از کارکنان فوریت های پزشکی مرکز اورژانس تهران به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه جمعیت شناسی و"چک لیست مهارت بالینی"Clinical Skill Checklist شامل ۹ مهارت بود. اعتبار صوری و محتوایی ابزار توسط ۱۰ نفر از مدرسین و صاحبنظران مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. همچنین ضریب پایایی برای مجموع مهارت ها ۸۰/۰ محاسبه گردید. جمع آوری داده ها با مشاهده انجام مهارت ها توسط تکنیسین هاو تکمیل "چک لیست مهارت بالینی" انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ۱۷ و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی بن فرونی و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.

 

یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که ۴/۶۲ درصد کارکنان در زمینه تروما مهارت در حد خوب داشتند. در انجام دو مهارت، محدود سازی حرکات ستون فقرات بیمار نشسته و استفاده از اسپلینت کششی نقص عمده مهارتی داشتند و امتیاز ضعیف کسب کرده اند. بین سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کار واحدهای پژوهش و مهارت بالینی در زمینه تروما رابطه معنی دار آماری وجود داشت (۰۵/۰P<).

 

نتیجه گیری: اگرچه کارکنان فوریت های پزشکی در اکثر مهارت ها در محدوده خوب قرار داشتند، ولی نیاز است در دو مهارتی که نمره کافی کسب ننموده اند آموزش های لازم را ببینند.

 
حمیدرضا خانکه، شاهرخ علی نیا، غلامرضا معصومی، داوود خراسانی زواره، مریم رنجبر، لیلا داددوست، محمد علی حسینی، مسعود فلاحی خشکناب، مارت کاسترون،
دوره ۲، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه : سیستم اورژانس پیش بیمارستانی به عنوان بخشی از سیستم جامع تامین خدمات سلامتی، با ارائه خدمات اورژانس در خارج از بیمارستان و انتقال بیماران و مصدومین حوادث به مراکز درمانی ،نقش خود راایفا می کند. هدف اصلی خدمات پیش بیمارستانی ،ارائه خدمات درمانی به مصدومینی است که به خدمات فوری نیاز مبرم دارند.پیشگیری ازبروزناتوانی ها و انتقال صحیح و سریع مصدومین توسط پرسنل آموزش دیده به مرکز درمانی نیزازجمله وظایف مهم این سیستم محسوب می شود.این سیستم درکشورهای مختلف درای تفاوت هایی می باشد ویکی ازعرصه های مهمی که این سیستم هادرآن نقش حیاتی ایفامی نمایند حوادث ترافیکی است که درکشورهای درحال توسعه ازجمله ایران دارای اهمیت زیادی می باشد،چنانچه درایران به عنوان دومین عامل مرگ ومیرو اولین عامل باربیماری محسوب می گردد.ازآنجاکه اولین قدم های درارزیابی سیستم ها بررسی مقایسه ای آنهابااستانداردهای قابل قبول است لذااین مطالعه باهدف ,,بررسی سیستم های ارائه خدمات پیش بیمارستانی باتاکیدبرحوزه ی حوادث ترافیکی,, در کشورهای پیشرفته ودرحال توسعه انجام شد. روش شناسی: این مطالعه ازنوع مروری بوده که درآن سیستم های ارائه خدمات پیش بیمارستانی باتاکیدبر حوادث ترافیکی باهم مورد مقایسه قرارگرفته اند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد درکشورهای توسعه یافته ودرحال توسعه تفاوت هایی درسیستم ارائه خدمات پیش بیمارستانی به خصوص دربخش ساختار،سطح ارائه خدمات ومنابع انسانی (آموزش،توزیع وتخصص) وجودداردکه موجب ایجادتفاوت درالگوهای ارائه ی خدمات دراین زمینه شده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه معرف آنست که باتوجه به اینکه بخش قابل توجهی ازتلفات حوادث ترافیکی (۶۰ - ۲۰ درصد) درفازانتقال مصدوم به مرکزدرمانی رخ می دهد مقایسه انتقادی این سیستم باسیستم های مشابه درکشورهای توسعه یافته وپایه گذاری یک سیستم متناسب باوضعیت وشرایط جامعه می تواندگامی درجهت کاهش این آمارباشد. همچنین ضمن تأکید بر آموزش عمومی به منظور ارتقای دانش و مهارت مردم در زمینه تشخیص و انجام مداخلات اولیه، سیستم دیس پچینگ نیز با کمک پرستارهای آموزش دیده ، ارتقای کیفیت داده شود. در نهایت با استناد به مدل های مختلفی که در سطح دنیا به منظور ارائه این خدمات وجود دارد،لازم است که فرایند ارائه این خدمات ، از زمان تماس با مرکز اورژانس تا انتقال مصدوم به مراکز درمانی مورد بررسی قرار گیرد.
مسعود فلاحی خشکناب، زهرا تمیزی، ناهید غضنفری،
دوره ۲، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

 

مقدمه: خشونت محیط کار یکی از مسائلی است که پرستاران در بخش های بالینی با آن مواجه هستند. میزان این خشونت با توجه به نوع بیماران مراجعه کننده متفاوت می باشد. بخش های روان یکی از پر حادثه ترین بخش های مراقبتی است. هدف از این مطالعه تعیین وضعیت خشونت، عوامل مستعد کننده و پیشگیری کننده آن در پرستاران شاغل در بخش های روان می باشد.

 

مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی، ۱۸۳ نفر از پرستاران شاغل در بخش های روان مرکز روانپزشکی رازی بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه جمعیت شناسی و پرسشنامه "خشونت محل کار در بخش سلامت" "Workplace Violence in the Health Sector" بود. پرسشنامه "خشونت محل کار در بخش سلامت" دارای چهار زیر مجموعه خشونت جسمی، روانی، جنسی و نژادی و سه سئوال باز با عنوان "عقیده راجع به خشونت در محل کار" بوده است. روایی محتوا و صوری با نظر خواهی از ۱۱ نفر از مدرسین تایید شد. پایایی به روش آزمون مجدد بر روی ۲۰ نفر از پرستاران در دو نوبت به فاصله ۱۵ روز بررسی و با همبستگی (۷۳/۰r=) تایید شد. داده های جمع آوری شده باSPSS  نسخه ۱۸ و روش های آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

 

یافته ها: میزان شیوع خشونت محیط کار در یکسال برابر با ۷۱ درصد بود. خشونت های روانی و فیزیکی به ترتیب با فراوانی۴/۹۳ درصد و ۶/۷۱ درصد دارای بیشترین رخداد و خشونت های نژادی و جنسی به ترتیب با فراوانی ۱/۱۹ درصد و ۵/۵ درصد کمترین خشونت وارده نسبت به واحدهای مورد پژوهش بودند. بیشترین واکنش واحدهای مورد پژوهش نسبت به خشونت (۹/۳۹ درصد) دعوت کردن فرد مهاجم به آرامش بوده است. ۲/۶۱ درصد آن ها برگزاری کلاس های آموزشی کنترل خشونت و ۶/۵۹ درصد وجود نظام مدیریتی برای گزارش دهی خشونت را ضروری می دانستند.

 

نتیجه گیری: پرستاران شاغل در بخش های روان بطور دائمی در معرض انواع خشونت های فیزیکی و کلامی قرار دارند. انجام اقدامات پیشگیرانه در این مورد پیشنهاد می شود.

 
زهرا فتوکیان، فرحناز محمدی شاهبلاغی، مسعود فلاحی خشکناب،
دوره ۲، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۲ )
چکیده

 

مقدمه: رشد جمعیت سالمندان جهان، منجر به افزایش میزان بیماری های مزمن خواهد شد. مداخلات توانمندسازی برای کاهش هزینه های بهداشتی، کسب استقلال، خودکارآمدی و اخذ تصمیمات مرتبط با سلامتی حیاتی می باشند. هدف از مطالعه حاضر، تحلیل مداخلات توانمندسازی در سالمندان مبتلا به بیماری مزمن است.

 

مواد و روش ها: یک مطالعه مروری از نوع توصیفی جهت بررسی چگونگی توانمندسازی سالمندان مبتلا به بیماری مزمن انجام شد. جستجوی کامپیوتری و کتبی مقالات بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی از پایگاه های اطلاعاتی Pub Med، Ovid، Science Direct، Elsevier، IranMedex انجام شد. پس از جستجو، ۲۰ مقاله براساس معیارهای پژوهش انتخاب شد. این مطالعات براساس چارچوب مرور مقالاتSidani & Braden  مورد بررسی و نقد قرار گرفتند.

 

یافته ها: تحلیل مطالعات، مواردی را نشان داد که شامل عدم استفاده از چارچوب نظری خاص توانمندی، عدم وضوح معیارهای برآیند، عدم توجه به همه ابعاد توانمندسازی، عدم توجه به تاثیر متغیرهای جمعیت شناسی بر توانمندسازی و عدم پیگیری برنامه می باشد.

 

نتیجه گیری: با توجه به محدودیت های تعیین شده در مداخلات توانمندسازی، پیشنهاد می شود که در اجرای مداخلات توانمندسازی در بیماری های مزمن، به همه ابعاد توانمندسازی توجه شود.

 
فرشته نجفی، مسعود فلاحی خشکناب، اصغر دالوندی، فضل اله احمدی، مهدی رهگذر،
دوره ۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۳ )
چکیده

 

مقدمه: خشونت محل کار در نظام بهداشت و درمان طی سال های اخیر به عنوان یک مسئله مهم مطرح شده است و پرستاران بالاترین میزان مواجهه با خشونت در محل کار را دارند. هر چند پژوهش های متعددی در این زمینه در کشور صورت گرفته، اما در خصوص وضعیت موجود خشونت علیه پرستاران توافق نظر وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین وضعیت خشونت محل کار علیه پرستاران در ایران می باشد.

مواد و روش ها: در این مطالعه مروری نظام مند، کلیه مقالات چاپ شده در طول دهه گذشته (۲۰۱۳-۲۰۰۴) به دو زبان فارسی و انگلیسی در زمینه خشونت محل کار علیه پرستاران که در داخل کشور انجام شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این مطالعات از طریق پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، بانک اطلاعات مقالات علوم پزشکی ایران (IranMedex)، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران (IranDoc)، بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran)، PubMed, Ovid, Science Direct ,Google Scholar  CINAHLو با استفاده از کلید واژه های خشونت محل کار، پرستار، (workplace violence, nurse,  Iran)به دست آمد. علاوه بر بانک های اطلاعاتی از آمار و اطلاعات کشوری نیز استفاده گردید. به منظور جمع آوری داده ها، از "فرم استخراج داده ها" Data Extraction Form"" که بر اساس هدف پژوهش طراحی شده بود، استفاده گردید. نتیجه این جستجو دستیابی به ۳۱ مقاله و طرح پژوهشی کشوری مرتبط با موضوع بود که از این میان ۱۰ مقاله به علت دارا نبودن معیارهای ورود از مطالعه حذف و نهایتاً ۲۱ مطالعه وارد پژوهش شدند.

یافته ها: از میان ۲۱ مطالعه مورد بررسی، ۱۹ مطالعه (۵/۹۰ درصد) کمی و ۲ مقاله (۵/۹ درصد) کیفی بودند و هیچ مطالعه مداخله ای وجود نداشت. ۸ مطالعه (۳۸ درصد) در شهر تهران، ۱۰ مطالعه (۵/۴۷ درصد)، ۳ مطالعه (۱۴ درصد) بر روی دانشجویان پرستاری و مابقی بر روی پرستاران صورت گرفته بود. پرستاران در معرض انواع خشونت محل کار بخصوص خشونت کلامی قرار دارند. نتایج حاصل از استخراج یافته های مقالات، نشان دهنده ی ۵ مفهوم اصلی شامل "ویژگی های خشونت"، "ویژگی های پرستاران و واکنش آنان به خشونت"، "عوامل مستعد کننده خشونت"، "عوامل پیشگیری کننده خشونت" و "میزان گزارش دهی و دلایل عدم گزارش دهی"  می باشد.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصله، شیوع خشونت محل کار علیه پرستاران یک مشکل جدی محسوب می گردد. انجام اقدامات پیشگیرانه بمنظور مقابله با خشونت محل کار علیه پرستاران یک نیاز ضروری می باشد. با توجه به فقدان مطالعات مداخله ای، پژوهش های آینده بایستی از مطالعات توصیفی به سمت مطالعات مداخله ای حرکت کنند تا راهنمایی برای استفاده در بالین فراهم نمایند.


سارا شهسواری اصفهانی، محمد علی حسینی، مسعود فلاحی خشکناب، حمید پیروی، حمیدرضا خانکه،
دوره ۴، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: پرستاران افراد کلیدی نظام بهداشت و درمان هستند و توانایی ارائه راه‌حل‌های خلاقانه برای بهبود کیفیت و ایمنی بیماران و بهبود شرایط محیط کار را دارند. این مطالعه باهدف تبیین پیامدهای خلاقیت پرستاران بالینی در ایران انجام‌شده است. مواد و روش‌ها: این مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای کیفی قراردادی انجام گرفت. داده‌ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ۱۶ پرستار که دارای ایده‌های جدید و مفید در محیط بالین بودند به روش نمونه‌گیری هدفمند از بخش‌های مختلف بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران و جهرم طی سال‌های ۱۳۹۳-۱۳۹۲ جمع‌آوری شد. همه مصاحبه‌ها ضبط و سپس کلمه به کلمه دست‌نویس گردید و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. استحکام داده‌ها توسط مشارکت‌کنندگان و کنترل خارجی تائید شد. یافته‌ها: تحلیل داده‌ها منجر به استخراج ۵ طبقه اصلی گردید که شامل تسهیل (آسان‌سازی) کار، ارتقاء کیفیت، رشد و بالندگی سازمان، پاداش خلاقیت و کاهش بار مالی بود. نتیجه‌گیری: خلاقیت پرستاران در محیط‌های بالینی منجر به ساده‌سازی انجام کارها و مراقبت‌های پرستاری، افزایش کیفیت مراقبت از بیماران، پرستاران و سایر اعضای گروه بهداشتی درمانی، رشد و ارتقاء مؤسسات بهداشتی درمانی، کاهش بار مالی بیماران و بیمارستان می‌گردد. بنابراین، مدیران و سیاست‌گذاران پرستاری باید در جهت ایجاد جو پرورش‌دهنده خلاقیت و حمایت از رفتارهای خلاقانه کارکنان اقدام نمایند.
رضا قانعی قشلاق، مسعود فلاحی خشکناب،
دوره ۴، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: آسیب سرسوزن و اشیاء تیز و برنده (نیدل استیک) از خطرناک‌ترین آسیب‌های شغلی است که مراقبین بهداشتی درمانی مخصوصاً پرستاران را تهدید می‌کند. هدف این مطالعه تعیین آسیب نیدل استیک، عامل خطر، وضعیت گزارش دهی و واکسیناسیون در مطالعات انجام‌شده است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مروری نظام‌مند، تمامی مقالات فارسی و انگلیسی دارای متن کامل (از سال ۲۰۰۰ به بعد) در زمینه نیدل استیک در پرستاران و کارکنان بهداشتی درمانی موردبررسی قرار گرفتند. این مطالعات از طریق پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran)، بانک نشریات پرستاری ایران (Nindex)، ایران مدکس، Science Direct، PubMed، Google Scholar, CINAHL, Proquset Nursing, Scopus و با استفاده از کلیدواژه‌های پرستار، نیدل استیک، آسیب سرسوزن، آسیب اجسام تیز و برنده، needle stick injury، sharp injury، percutaneous injury، exposure، occupational injury به دست آمد. درنهایت ۷۲ مقاله وارد مطالعه شدند. یافته‌ها: از میان ۷۲ مقاله موردبررسی، ۴۶ مقاله در مجلات خارجی (۸/۶۳ درصد) و ۲۶ مقاله در مجلات داخلی (۲/۳۶ درصد) منتشرشده بودند. در ۲۵ مقاله (۷/۳۴ درصد مقالات) سوزن شایع‌ترین وسیله آسیب‌رسان بود. بیشترین آسیب در دست‌ها گزارش‌شده بود. وضعیت گزارش دهی نیدل استیک از موارد مهمی بود که در ۳۱ مقاله از مجموع ۷۲ مقاله (۴۳ درصد مقالات) به آن‌ها اشاره‌شده بود. ۳۴ مقاله (۲/۴۷ درصد مقالات) به وضعیت واکسیناسیون جمعیت موردمطالعه اشاره‌کرده بودند. نتیجه‌گیری: هرچند آسیب نیدل استیک در پرستاران و سایر مراقبین بهداشتی درمانی شایع است، اما بسیاری از افراد تمایلی به گزارش دهی آسیب ندارند و برخی هم واکسیناسیون خود را به‌طور ناقص انجام می‌دهند. همچنین وجود همزمان دو عامل عدم گزارش دهی و عدم تکمیل دوره واکسیناسیون منجر به تشدید خطرات ناشی از آسیب می‌شود. توصیه می‌شود که روش‌های پیشگیری از آسیب نیدل استیک و نحوه برخورد با این مشکل را ازجمله ایمن‌سازی محیط کار، کامل کردن پوشش واکسیناسیون و برقراری نظام گزارش دهی موردتوجه قرار گیرد.
محمدرضا شیخی، مسعود فلاحی خشکناب، فرحناز محمدی، سیده فاطمه اسکویی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: نردبان شغلی ساختار رتبه بندی است که امکان ارتقای شغلی را برای پرستاران در بالین فراهم می سازد. هدف این مطالعه تعیین برآیند اجرای برنامه نردبان شغلی در پرستاری است. مواد و روش ها: در این مطالعه مروری نظام مند، کلیه مقالات چاپ شده که در طول سال های (۲۰۱۴-۱۹۹۴) در زمینه برنامه نردبان شغلی در پرستاری انجام شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی Medline, Elsevier, Proquest, Google scholar, PubMed, Ovid, Science Direct, Nursing consult جستجوی مقالات با کلید واژه های نردبان بالینی، نردیان شغلی، پرستاری (Clinical Ladder, Career Ladder, Nursing) انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از "فرم استخراج داده ها" "Data Extraction Form" که بر اساس هدف پژوهش طراحی شده بود استفاده گردید. نتیجه این جستجو دستیابی به ۴۰ مقاله مرتبط با موضوع بود. ۱۷ مقاله به علت دارا نبودن معیارهای ورود از مطالعه حذف و نهایتاً ۲۳ مقاله مطالعه وارد مطالعه شدند. یافته ها: در پی اجرای برنامه نردبان شغلی در محیط های بالینی، افزایش ماندگاری پرستاران با تجربه، کاهش ترک خدمت، افزایش رضایت شغلی، کاهش هزینه های ناشی از جایگزین نمودن نیروی انسانی جدید و بهبود جو یادگیری، ایجاد می گردد. نتیجه گیری: شواهد بیانگر حمایت از مزیت ها و منافع کاربرد نردبان شغلی در پرستاری است. اکثر نتایج این مقالات صرفاً به یک یا دو پیامد به مانند رضایت شغلی و تمایل به ماندگاری پرستاران در محیط بالینی اشاره داشتند. پیشنهاد می شود با انجام پژوهش های بیشتر، برآیندهای اجرای این برنامه مورد شناسایی قرار گیرد.
بهروز مهدوی، مسعود فلاحی خشکناب، فرحناز محمدی، محمدعلی حسینی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر از سخت‌ترین و چالش‌ برانگیزترین نوع مراقبت است و منجر به کاهش کیفیت زندگی مراقبین می‌شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر مراقبت معنوی بر کیفیت زندگی مراقبین خانگی سالمندان مبتلا به آلزایمر انجام شد. مواد و روش ‌ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی سه گروهی هست. تعداد ۱۰۰ نفر از مراقبین به روش در دسترس و با توجه به معیارهای ورود انتخاب‌ شده و از طریق بلوک ‌بندی تصادفی به سه گروه مداخله، شاهد۱و شاهد۲ تقسیم شدند. داده ‌ها قبل و بعد از مداخله از طریق پرسشنامه جمعیت شناختی و مقیاس کیفیت زندگی مراقبین"Caregiver Quality of Life Scale"جمع‌آوری گردید. روایی محتوایی و صوری با نظر ۱۲ نفر از اساتید صاحب ‌نظر، بررسی و تأیید شد و پایایی با روش آزمون مجدد و به فاصله ۱۵ روز ۷۸/۰ به دست آمد. برای گروه مداخله مراقبت معنوی گروهی در ۵ جلسه‌ی هفتگی ۴۵ تا ۶۰ دقیقه‌ای اجرا شد. گروه شاهد ۱ بدون مداخله خاصی، فقط در جلسات گروهی شرکت کردند. برای گروه شاهد ۲ هیچ مداخله‌ای صورت نگرفت. تحلیل داده ‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ انجام گرفت. یافته‌ ها: نتایج سه گروه مداخله، شاهد۱و شاهد ۲ نشان داد که در گروه مداخله میانگین کیفیت زندگی مراقبین در پس‌آزمون (۸۳/۶۹±۵۹/۳) به‌ طور معناداری بیشتر از پیش‌آزمون (۳۳/۴۱±۱۳/۱۱) بود (p<۰/۰۰۱). تحلیل کوواریانس به‌طور معناداری تغییر کیفیت زندگی را ناشی از مداخله را نشان داد. نتیجه‌گیری: مراقبت معنوی می‌تواند باعث بهبود کیفیت زندگی مراقبین خانگی سالمندان مبتلا به آلزایمر شود. لذا کاربرد آن برای مراقبین بیماران مبتلا به آلزایمر پیشنهاد می‌شود.
امین اجلی، مسعود فلاحی خشکناب، مارال دیبایی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: ایمنی یکی از عوامل اصلی در ارائه خدمات با کیفیت در مراکز ارائه دهنده خدمات درمانی و مراقبتی می‌باشد و فرهنگ ایمنی در سازمان از مهمترین عوامل تعیین‌کننده ایمنی بیمار محسوب می‌شود. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت فرهنگ ایمنی بیمار در مرکز روان‌پزشکی رازی تهران انجام ‌شده است. مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که در سال ۱۳۹۳ با مشارکت ۱۶۴ نفر از کارکنان بالینی مرکز روان‌پزشکی رازی تهران انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه "بررسی بیمارستانی فرهنگ ایمنی بیمار" (Hospital Survey On Patient Safety Culture) است. روایی و پایایی پرسشنامه با توجه به مطالعات قبلی تأیید شد. داده‌ها با استفاده از نرم ‌افزار اس پی اس اس نسخه ۱۹ تجزیه ‌و تحلیل گردید. یافته‌ها: میانگین درصد پاسخ مثبت کل ابعاد فرهنگ ایمنی بیمار ۴۲ درصد بود. بیشترین میانگین درصد پاسخ مثبت مربوط به ابعاد ارتباطات، ارائه بازخورد در مورد خطاها ۶۲ درصد و یادگیری سازمانی و بهبود مداوم ۵۹ درصد بود. کمترین میانگین به بعد پاسخ غیر تنبیهی در موارد بروز خطاها ۸ درصد و بعد باز بودن مجاری ارتباطی ۳۲ درصد بدست آمد. اختلاف میانگین نمرات ابعاد فرهنگ ایمنی بیمار بین واحدها معنی‌دار نبود. (P=۰/۳۵۹) ۸/۲۹ درصد پاسخ به سؤال ایمنی بیمار در واحد ضعیف بود و ۵۰ درصد شرکت کنندگان نیز هیچ حادثه ای را گزارش نکرده بودند. نتیجه‌گیری: یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ ایمنی بیمار در این مرکز ضعیف بوده و نیازمند بهبود می باشد. باز بودن مجاری ارتباطی و دادن پاسخ غیر تنبیهی به خطاها از عوامل سازنده فرهنگ ایمنی بیمار است. برای ارتقاء بهتر فرهنگ ایمنی، برنامه های آموزشی پیشنهاد می شود.
زهرا معینی، مسعود فلاحی خشکناب، محمدعلی حسینی، اصغر دالوندی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: دانش و نگرش پرستاران نسبت به خشونت محل کار تعیین کننده عملکرد آنها در کنترل خشونت است. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت دانش، نگرش و عملکرد پرستاران نسبت به خشونت محل کار در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان در سالهای ۹۴-۹۳ طراحی و اجرا شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تعداد ۲۴۲ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های انتخاب شده دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای وارد مطالعه گردیدند.به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پژوهشگر ساخته "پرسشنامه دانش، نگرش و عملکرد پرستاران به خشونت محل کار" (Nurse's Knowledge, Attitude and Practice Toward Workplace Violence Questionnaire) استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت کمی از طریق روایی محتوایی و با استفاده از نظرات ۱۰ نفر از مدرسین عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد سنجش قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش های آلفای کرونباخ، کودر ریچارسون و آزمون-آزمون مجدد سنجیده شد.داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۱ تحلیل شد. یافته ها: میانگین نمرات دانش و نگرش پرستاران به ترتیب ۲۵/۵۲ و ۷۷/۳۷ بود. ۹/۹۷ درصد از آنان دانش بالایی از خشونت محل کار داشتند و نگرش تمامی آنان به خشونت شغلی منفی بود. واکنش های مطلع نمودن نگهبانی با میانگین وزنی۵۶/۴، دعوت مهاجم به آرامش و وانمود کردن به اینکه اتفاقی نیفتاده با میانگین وزنی ۹۹/۳ به عنوان واکنش هایی که در اغلب وقایع خشونت آمیز از سوی پرستاران مورد استفاده قرار گرفته بود گزارش گردید.میانگین نمرات نگرش پرستاران در بخش های مختلف (مختلط، زنان و مردان) تفاوت معنی داری (۰۰۱/۰=P) در سطح ۰۵/۰ ≥ P داشت. نتیجه گیری: با توجه به دانش بالا و نگرش منفی پرستاران نسبت به خشونت محل کار و همچنین عدم وجود ساز و کارهای قانونی در این خصوص، اکثریت آنان موارد خشونت شغلی خود را گزارش نمی نمایند. لذا پیشنهاد می گردد نسبت به وضع قوانین مربوط به خشونت شغلی علیه پرستاران اقدامات لازم صورت گیرد.
بی بی نجمه عبادی، ابوالفضل ره گوی، محمد علی حسینی، مسعود فلاحی خشکناب، اکبر بیگلریان،
دوره ۶، شماره ۲ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: سلامت معنوی و امیدواری از عوامل مهم سلامت می‌باشند. این پژوهش با هدف، تعیین همبستگی سلامت معنوی با امیدواری در دانشجویان پرستاری دانشگاه‌های علوم پزشکی و آزاد اسلامی شهر یزد در سال ۱۳۹۴ انجام شد.

روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بوده که در دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی و آزاد شهر یزد در سال ۱۳۹۴ انجام شد. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع تمام شماری بوده و تعداد نمونه معادل کل جامعه (۵۵۰ نفر) بود. سلامت معنوی با "مقیاس سلامت معنوی الیسون" (Ellison's Spiritual Well- Being Scale, SWBS) " بر اساس سه بعد شناختی، عواطف، کنش و امیدواری با “مقیاس امید بزرگسالان اشنایدر" (Snyder's Adult Hope Scale, AHS) " اندازه گیری شد. روایی و پایایی پرسشنامه‌ها در مطالعات قبلی بررسی شده است. داده‌ها با نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۱۸ تحلیل شد.

یافته‌ها: میانگین نمره سلامت معنوی و امیدواری در دانشجویان دانشگاه آزاد به ترتیب (۰۳/۱۶ ± ۰۴/۹۵، ۸۰/۶ ± ۱۹/۴۳) و در دانشجویان علوم پزشکی به ترتیب (۹۵/۱۳ ± ۱۴/۹۸، ۷۸/۶ ± ۱۲/۴۵) به دست آمد. سلامت معنوی دانشجویان با امیدواری همبستگی مثبت و معنا داری داشت. شدت همبستگی سلامت معنوی با امیدواری در دانشجویان دانشگاه آزاد و علوم پزشکی با ضریب همبستگی پیرسون به ترتیب برابر (۷۱/۰=r، ۰۰۱/۰ > P) و (۷۸/۰=r، ۰۰۱/۰ > P) برآورد گردید. تمامی ابعاد سلامت معنوی با امیدواری همبستگی مثبت و معنادار داشت. بیشترین همبستگی را بعد عواطف و کمترین ارتباط را بعد کنش به خود اختصاص داد.

نتیجه گیری: سلامت معنوی و امیدواری دانشجویان پرستاری در هر دو دانشگاه بالاتر از سطح متوسط بود و سلامت معنوی با امیدواری همبستگی مثبت و معنا داری داشت. بنابراین، برنامه ریزی در راستای ارتقای سلامت معنوی دانشجویان برای افزایش امیدواری آنان پیشنهاد می‌شود.


رجب دشتی کلانتر، مسعود فلاحی خشکناب، کوروش زارع،
دوره ۸، شماره ۱ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: اجرای نظارت بالینی اثربخش نیازمند تشریح ویژگی‌های ناظران و نظارت بالینی می‌باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین ویژگی‌های نظارتی ناظران پرستاری در نظارت بالینی در مطالعات انجام شده پرستاری است.
روش کار: این پژوهش با شیوه مرور هدفمند در خصوص ویژگی‌های ناظران بالینی پرستاری انجام گردید. مقالات چاپ شده در طول دهه اخیر (۲۰۱۶-۲۰۰۷) به دو زبان فارسی و انگلیسی در زمینه نظارت بالینی از طریق پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، بانک اطلاعات مقالات علوم پزشکی ایران (IranMedex)، بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) و پایگاه‌های اطلاعات PubMed, Ovid, Science Direct, CINAHL,Google Scholar و با استفاده از کلید واژه‌های نظارت، نظارت پرستاری، ناظران بالینی پرستاری، مورد بررسی قرار گرفتند. از ۳۷ منبع مرتبط، ۳۰ مقاله به علت دارا نبودن معیارهای ورود از مطالعه حذف و ۷ مقاله وارد مطالعه شدند. جهت مرور هدفمند از مراحل پیشنهادی Arksey & O'Malley استفاده گردید.
یافته‌ها: بر اساس طبقات "الگوی تعاملی ۳ عملکرد Proctor"، ویژگی‌های نظارتی ناظران در برگیرنده ۳ حیطه عملکردی بود. همچنین یافته‌ها سبب شکل گیری طبقه عمومی دیگری شد که شامل ویژگی‌ها و صلاحیت‌های عمومی ناظران بالینی بوده و به نوعی با تمام حیطه‌های دیگر هم پوشانی دارد.
نتیجه گیری: ویژگی‌های نظارتی ناظران پرستاری پیچیده، بسیار متنوع و گسترده می‌باشد. عملکرد ناظران بالینی بر اساس نقش‌های نظارتی در حیطه‌های هنجاری، ترمیمی و تکوینی و ویژگی‌ها و صلاحیت‌های عمومی مرتبط با نقش، یک ضرورت اساسی در ارتقاء و تضمین کیفیت مراقبت پرستاری می‌باشد. پیشنهاد می‌شود پایش ویژگی‌های نظارت ناظران پرستاری برای پذیرش نقش و اجرای صحیح نظارت بالینی در اولویت قرار گیرد.
 


محبوبه داخته هارونی، مسعود فلاحی خشکناب،
دوره ۹، شماره ۲ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده


مقدمه: کارکنان بهداشتی و درمانی بعلت تماس مکرر با بیماران در صف مقدم ابتلا به عفونت های تنفسی از جمله همه گیری آنفلوآنزا هستند. هدف از این مقاله مقایسه ماسک های جراحی با ماسکهای N۹۵ در پیشگیری از بیماری آنفلوآنزا درکارکنان بهداشتی و درمانی در بیمارستان بود.
روش کار: در این مطالعه مروری نظام مند، علاوه بر کلیه مقالات چاپ شده در طول سال های (۲۰۰۵-۲۰۱۹) به دو زبان فارسی و انگلیسی در زمینه ماسک های جراحی و ماسک های N۹۵ انجام شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این مطالعات از طریق بانک اطلاعات مقالات علوم پزشکی ایران (Iran Medex)، بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran)، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران (Iran Doc)، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) 
 Elsevier, Pubmed, Medline, Cochrane جستجو شد.
کلیدواژه ها شامل ماسک های جراحی، ماسک های فیلتر کننده N۹۵، کارکنان بخش درمانی، آنفلوآنزا                                                                Surgical masks, Respirators N۹۵, Health care workers and influenza بود. نتیجه این جستجو دستیابی به ۱۰۴ مقاله بود که پس ازحذف مقالات تکراری و غیرقابل دستیابی (۴۷) و مقالات مروری (۱۰) و عدم دارا بودن شرایط مطالعه (۳۴)، تعداد ۲۳ مقاله مرتبط با موضوع بدست آمد. ۱۳ مقاله به علت دارا نبودن معیارهای ورود از مطالعه حذف و در نهایت۱۰ مقاله وارد پژوهش شدند.
یافته ها: از میان ۱۰ مطالعه مورد بررسی، ۷ مطالعه مبتنی بر بیمارستان، ۲ مطالعه در مراکز درمانی سرپایی و ۱ مطالعه در محیط آزمایشگاهی انجام گرفته بود. از این مقالات تعداد ۵ مقاله در رابطه با مقایسه اثربخشی ماسک های جراحی با ماسک های N۹۵ و ۱ مقاله با مقایسه خط مشی های انتخاب ماسک جراحی و ماسک N۹۵ و ۴ مقاله دیگر به مقایسه ماسک های جراحی و ماسک های N۹۵  در پیشگیری از آنفلوآنزا بودند.در هیچ یک از مقالات رابطه ای بین استفاده ماسک جراحی و ماسک  N۹۵ و حفاظت در برابر عفونت آنفلوآنزا یافت نشد.
نتیجه گیری: بین استفاده ماسک جراحی و ماسک N۹۵ وحفاظت در برابر عفونت آنفلوآنزا رابطه ای یافت نشد. لذا استفاده از ماسک های جراحی و N۹۵ همراه با رعایت نکات بهداشتی پیشنهاد می شود.
 


طاهره گیلوری، نرگس ارسلانی، سهیلا زابلی پور، لیلا رفیعی-وردنجانی، مسعود فلاحی خشکناب،
دوره ۱۲، شماره ۶ - ( آذر و دی ۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: هویت حرفه ای، فرآیند مهمی در ایجاد و گسترش حرفه پرستاری است که در طی زمان ایجاد می شود و شامل کسب بینش نسبت به عملکرد حرفه ای و ایجاد آرمان ها و ارزش های حرفه است. لذا این مطالعه با هدف تعیین چالش های شکل گیری هویت حرفه ای و در دانشجویان پرستاری انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر به روش مروری نظام مند انجام شد. جستجوی مقالات با استفاده از کلیدواژه های Professional Identity, Challenges, Nursing Students, Nursing, و معادل فارسی آن هویت حرفه ای، چالش ها، دانشجویان پرستاری و پرستاری انجام شد. جست و جوی مقالات فارسی و انگلیسی در پایگاه های اطلاعاتی داخلی SID و IRANDOC و خارجی PubMed، ProQuest و Science Direct انجام گرفت. تعداد ۲۱ مطالعه بر اساس معیارهای ورود و خروج، جهت استخراج داده ها ارزیابی و تحلیل شد.
یافته ها: چالش های مربوط به شکل گیری هویت حرفه ای در پرستاری را، در ۴ طبقه: چالش های مرتبط با دانشجویان پرستاری، چالش های مرتبط با نظام آموزشی، چالش های مرتبط با پرستاران و چالش های مرتبط با محیط و فرهنگ اجتماعی می توان طبقه بندی کرد.
نتیجه گیری: چالش های مربوط به شکل گیری هویت حرفه ای در پرستاری شامل چالش های مرتبط با دانشجویان پرستاری، نظام آموزشی، پرستاران و محیط و فرهنگ اجتماعی می باشد. پیشنهاد می گردد مدیران پرستاری و مربیان عرصه های بالینی پرستاری خود به عنوان الگوی کاملی برای آینده داران پرستاری عمل کنند، برنامه های پرستاری در جهت کاهش فاصله آموزش نظری و بالینی باشد. همچنین حمایت اصحاب رسانه از حرفه پرستاری و اهتمام پرستاران در جهت نشان دادن توانمندی های حرفه ای در رسانه های اجتماعی پیشنهاد می گردد.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
۱
 

مدیریت ارتقای سلامت  Journal of Health Promotion Management
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 56 queries by YEKTAWEB 4712