[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
روان پرستاری
AWT IMAGE
..
آموزش پرستاری
AWT IMAGE
..
پژوهش پرستاری
AWT IMAGE
..
سالمندشناسی
AWT IMAGE
AWT IMAGE
..
تحقیقات کیفی
AWT IMAGE
..
سامانه جامع رسانه ها
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۵۴۴ نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

دکتر مسعود فلاحی خشکناب،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

به نام خدا
سرمقاله
 ایزد یکتا را شکر گزار هستیم بخاطر تمام نعمت هایی که به انسان عطا نموده است و سلامتی مهمترین این نعمت هاست که باید بتوانیم از این نعمت الهی استفاده نموده و در حفظ و ارتقای آن بکوشیم. دنیای ما سریعا در حال تغییر است، پیشرفت های علمی روز بروز بیشتر شده و روی زندگی جوامع بشری تاثیر بس شگرفی می گذارد، علوم مرتبط با سلامتی نیز از این تغییرات مستثنی نبوده و تحت تاثیر آن قرار می گیرد. در سال های اخیر تحولات بسیاری در روش های تشخیصی و درمانی ایجاد شده است که منجر به دگرگونی وسیع در نحوه مراقبت های سلامتی گردیده است. اقدامات تشخیصی و درمانی از طریق فناور یهای پیشرفته(High Tech) و ابزارهای پیچیده همچون لیزرها، مواد بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، درمان از طریق سلول های بنیادی همه و همه مقوله سلامت را متحول کرده است. از طرفی با افزایش معلومات عمومی احاد اجتماع توقع و انتظارات مردم از دولت و سازمان های متولی سلامت افزایش یافته و نیاز به خدمات مرتبط با سلامتی روز بروز در حال افزایش است. افزایش طول عمر و سالمندی، افزایش بیماران و بیماری های مزمن همچون دیابت، فشارخون، آسم، بیماری های روانی و... نیاز به خدمات پرستاری و پزشکی را بطور لگاریتمی افزایش داده است. تغییر نگرش از بیمارستان محوری به جامعه محوری و مراقبت در منزل، تغییر نگرش از خدمات بستری به سوی خدمات سرپایی منجر به تحولاتی در مدیریت سلامت گردیده است. تغییر روند بیماری ها از سوی بیماری عفونی به بیماری های مربوط به سبک زندگی، بیماری های قلب و عروق، سرطان ها، تصادفات و تروما منجر به چالش هایی در نحوه آموزش پزشکان، پرستاران و... تغییر محتوای درسی آنها شده است. از طرفی نیاز شدید به بروز شدن اطلاعات مراقبین بهداشتی از طریق انتشار نتایج پژوهش های جدید وجود دارد. انجمن علمی پرستاری ایران با تلاشی گسترده جهت این امر مهم اقداماتی مختلفی را به انجام رسانده است که یکی از آنها تصمیم به راه اندازی نشریه ای می باشد که با انتشار نتایج پژوهش های حوزه مدیریت سلامت (مدیریت پرستاری، مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، مدیریت بیمارستانی، مدیریت تکنولوژی پزشکی، مدیریت اقتصاد بهداشت و...) در ارتقای سلامت بکوشد. لذا در سال ۱۳۸۸ هیات مدیره انجمن علمی پرستاری ایران تصمیم به راه اندازی فصلنامه مدیریت ارتقای سلامت نمود و پس از ۲ سال تلاش موفق به اخذ مجوز از وزارت ارشاد اسلامی گردید و با مساعدت کمسیون نشریات پزشکی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۹۰ موافقت اصولی علمی پژوهشی شدن این فصلنامه را اخذ نمود و اکنون که با تاییدات الهی، این مهم انجام شده است، افتخار دارد که اولین شماره این فصلنامه را که شامل مقالات پژوهشی می باشد تقدیم عزیزان نماید. امیداست دست اندرکاران این فصلنامه در این مسیر پر تلاطم از همکاری کلیه اساتید، دانش پژوهان، دانشجویان و محققین علوم سلامتی بهره مند گردند.
دکتر مسعود فلاحی خشکناب رئیس انجمن علمی پرستاری ایران

پریناز آخوند لطفعلی، محمد علی حسینی، حمیدرضا خانکه، مسعود فلاحی خشکناب، سمانه حسین زاده،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه:امروزه تعارض به عنوان یک جزء غیر قابل اجتناب در ارتباطات انسانی ساختارهای سلامت است. یکیازمهمترینمهارتهاییکهمشخصهتوانایی فرد درحلتعارضاست،برخورداریازهوش هیجانیمیباشد.پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش هوش هیجانی برتعارض پرستاران انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعهنیمه تجربیتعداد ۵۶ نفر پرستار به صورت تصادفی به دو گروه آزمون (۲۷ نفر) و شاهد (۲۹ نفر) تقسیم شدند. داده ها توسط پرسشنامه جمعیت شناسی، پرسشنامه تعارض شغلی دوبرینو پرسشنامه هوش هیجانی بار ـ آنجمع آوری گردید. اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه ها با نظر خواهی از متخصصین ارزیابی گردید. ثبات درونی پرسشنامه ها با محاسبه آلفای کرونباخ برای تعارض شغلی ۸۵/۰و هوش هیجانی ۹۵/۰ تأیید گردید. ابتدا هر دو پرسشنامه توسط پرستاران گروه آزمون و شاهد تکمیل گردید. سپس کلیاتی با مفهوم هوش هیجانی به گروه آزمون آموزش داده شد. یک هفته پس از آموزش هر دو پرسشنامه مجددا توسط هر دو گروه تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر، دقیق فیشر، تی مستقل، تی زوجی و هاپکر در نرم افزار SPSS۵/۱۱استفاده گردید. یافته ها: بین دو گروه آزمون و شاهد از نظر متغیرهای جمعیت شناسی به جز وضعیت تأهل تفاوت معناداری مشاهده نشد. هوش هیجانی کل در دو گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله تفاوت معناداری را نشان نداد.در گروه آزمون میانگین نمره هوش هیجانی ارتقاء پیدا کردهوهوش هیجانی کل پس از مداخله معنادار شد (۰۴۹/۰=P). همچنین، نوع تعارض شغلی (۰۰۰۱/۰=P) و نمره تعارضشغلی (۰۰۰/۰=P) در گروه آزمون بعد از مداخله معنادار شد. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش هوش هیجانی تأثیر مثبت و معناداری در تعارض شغلی پرستاران داشته است.
فریبا برهانی، عباس عباس زاده، سیمین کهن،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه:کارآمدیپرستاران در مقابله با حوادث غیر مترقبه ارزش بسیاری دارد. یکی از شاخص‌هایی که با نحوه عملکرد پرستاران در شرایط واقعی حادثه رابطه نزدیکی دارد، احساس خودکارآمدی آنان است. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی خودکارآمدی مقابله با حوادث غیرمترقبه با ویژگی های جمعیت شناسی در پرستاران شهر کرمانانجام شده است. مواد و روش ها:در این مطالعه توصیفی، ۴۸۴پرستار شاغل در بیمارستان‌های دولتی و خصوصی شهر کرمان به صورت سرشماریشرکت کردند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسش‌نامه‌ کارآمدی پرستاران در مقابله با حوادث است که بر اساس نظریه شناختیاجتماعیبندوراتوسط پژوهشگران تهیه شده است. این پرسش‌نامه دارای ۴۷ عبارت است که شاخص اعتبار محتوا۹۲/۰ و ضریب همبستگی درونی (آلفای کرونباخ)۸۲/۰ به دست آمد.تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از SPSS۱۳ انجام شد. یافته‌ها:نتایج نشان از خودکارآمدی متوسط پرستاران در مواجهه با حوادث غیر مترقبه دارد. عوامل سن، سابقه کار و افزایش تحصیلات و تجربه قبلی خدمت رسانی در بحران همبستگی معنی داری با میانگین نمره خودکارآمدی داشت(p<,۰۵). نتیجه‌گیری: برای مقابله با حوادث احتمالی آینده، نیاز به توان‌افزایی پرستاران می باشد. این بررسی می‌تواند سرفصل‌های مورد نیاز در توان افزایی را مشخص کند.
رقیه اسماعیلی، میمنت حسینی، فریده یغمایی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: شناخت میزان و نوع فعالیت بدنی افراد بالغ جهت برنامه ریزی های ارتقاء سلامتی آنان ضروری است. یکی از روش های گرد آوری داده ها دراین مورد "ثبت زمان وقایع" است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین فعالیت بدنی مدرسین زن دانشگاه، طراحی، اعتبار سنجی و بکار گیری ابزار "ثبت زمان فعالیت بدنی بالغین" بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی می باشد. تعداد ۵۰ نفر از مدرسین زن دانشگاه بطور در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات، با توجه به منابع وابزارهای موجود در سایر کشور ها، بررسی و نقد آن ها، ابزار "ثبت زمان فعالیت بدنی بالغین" را طراحی شد. جهت اعتبار سنجی (محتوی و صوری) ابزار طراحی شده در اختیار توسط ۶ نفر از صاحبنظران (پرستاری، علوم تغذیه و فیزیوتراپی) قرار گرفت و با توجه به اعمال نظر آنان ابزار از نظر اعتبار محتوا و صوری تایید شد. سپس ابزار "ثبت زمان فعالیت بدنی بالغین" در اختیار مدرسین زن دانشگاه قرار گرفت و از آن ها خواسته شد فعالیت بدنی یک روز معمولی خود را در ابزار مورد نظر تکمیل نمایند. داده ها پس از کد گذاری، دسته بندی و سپس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد فعالیت های ثبت شده مدرسین زن در یک روز معمول شامل ۶۳ درصد نمونه ها با میانگین ۱۳ ساعت و ۲۰ دقیقه از نوع سبک (مطالعه، نشستن وکار با کامپیوتر و...)، ۳۳ درصد آن ها با میانگین ۸ ساعت و ۵۰ دقیقه از نوع متوسط (کارآموزی، کارهای منزل و...) و ۴ درصد نمونه ها با میانگین ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه از نوع سنگین (ورزش، پیاده روی تند) بود. نتیجه گیری: فقدان فعالیت منظم ورزشی و داشتن اضافه وزن، سبب مشکلات سلامتی می شود و توجه به این موضوع بسیار مهم است. استفاده از "ثبت زمان فعالیت بدنی بالغین" بعنوان یک ابزار معتبر در این رابطه پیشنهاد می شود.
مریم جدید میلانی، طاهره اشک تراب، ژیلا عابد سعیدی، حمید علوی مجد،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: براساس نظریه خود-تعالی، افرادی که با شرایط آسیب پذیر یا مرگ روبرو می شوند، ظرفیتی از خود-تعالی را کسب می کنند که تاثیر مثبت بر رفاه آنها دارد.هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر گروه همتایان بر ارتقاء وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اسبا آزمون نظریه خود-تعالی رید است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی قبل و بعد از مداخله و برپایه نظریه خود-تعالی رید می باشد که برروی ۳۳ بیمار مبتلا به ام اس در سه گروه حمایتی همتا به مدت ۸ جلسه بصورت هفتگی ۲ ساعت انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل۱- پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناسی، ۲- “پرسشنامه اصلاح شده درک از بیماری ام اس” با ۵۷ عبارت و همبستگی درونی ۸۰/۰=α، ۳- “ ابزار خود-تعالی رید” با ۱۵ عبارت و همبستگی درونی ۶۸/۰=α و ۴- بخش سلامت جسمی اهه کیفیت زندگی در بیماری ام اس” با ۸۴ عبارت و همبستگی درونی ۹۳/۰=αبود. ابزارها قبل و بعد از تشکیل گروه ها توسط بیماران مبتلا به ام اس تکمیل شد. از نرم افزار SPSS۱۸جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با استفاده از تحلیل مسیر، ارتباطات موجود میان متغیرهای الگوی پژوهش آزمون شد. یافته ها:نتایج نشان داد که عامل درک از بیماری می تواند پیش گویی کننده خود-تعالی و وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اس باشد، عامل خود-تعالی نیز با میزان اثر ۴۳/۰ پیش گویی کننده وضعیت سلامت جسمی بود. یافته جدید این پژوهشارتباط مستقیم بین درک از بیماری و وضعیت سلامت جسمی بود(۰۰۱/۰=p) که در نظریه رید به آن اشاره نشده بود. نتیجه گیری:نتایجپژوهش حاضر می تواند در مدیریت آموزش پرستاری و مدیریت پرستاری جهت بهبود وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام اس، استفاده شود.
امیر اشکان نصیری پور، زهرا سادات سعید زاده، محمد صباحی بیدگلی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: مطالعات نشان داده است که مهارتهای ارتباطی پرستاران با بیمار و سایر اعضای تیم درمانی یک مهارت بالینی به شمار می‌رود و یکی از مهمترین عوامل موثر بر افزایش رضایتمندی بیماران و ارتقاء نتایج بهداشتی و درمانی برقراری ارتباط مناسب بین پزشک و یا پرستار با بیمار می‌باشد. هدف این مطالعه تعیین همبستگی مهارت های ارتباطی پرستاران باکیفیت خدمات بستری در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کاشان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضربه روش توصیفی - همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش ۳۸۴ بیمار بستری در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی کاشان بود که به روش تصادفی طبقه ای در بیمارستان های منتخب تعیین گردیدند. ابزار گرد آوری داده‌ها‌ پرسشنامه ای شامل سه بخش، اطلاعات جمعیت شناسی، مهارت های ارتباطی پرستار (پرسشنامه پژوهشگرساخته ۲۸سوال) و کیفیت خدمات بستری بود. اعتبار ابزار، در زمینه مهارت ارتباطی از روش اعتبار محتوا وپایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ۹۲ /۰، بر روی ۲۰ بیمار بستری در بیمارستان های منتخب، مورد تایید قرار گرفت. درمورد اندازه گیری کیفیت خدمات، از مقیاس سروکوال استفاده گردید. داده ها با نرم افزارSPSS ۱۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین مهارت های ارتباطی و کیفیت خدمات بستری دربیمارستان های مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (۷۸/۰r= و ۰۰۱/۰ p-value=). به علاوه، بین مهارت های ارتباطی از نظر بیماران با ابعاد کیفیت خدمات (عوامل ملموس، قابلیت اعتماد، پاسخگویی، تضمین و همدلی) همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت که از لحاظ شدت همبستگی بین دو متغیر مهارت ارتباطی و کیفیت خدمات، از بیشترین به کمترین، شامل بعد تضمین (۷۰۸/۰(r=، قابلیت اعتماد (۶۸۹/۰r=)، پاسخگویی (۶۳۷/۰ (r=، همدلی (۵۵۲/۰(r= و ملموس (۵۱۴/۰r=)، بود. نتیجه گیری: بهبود مهارت های ارتباطی کارکنان بیمارستان ها، می تواند به افزایش کیفیت خدمات درمانی در این مراکز منجر گردد.
نسرین نیک پیما، احمد ایزدی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: جهت ارایه مراقبت با کیفیت و ایمن به بیمار، گسترش و کاربرد دانش پرستاری الزامی است. این مطالعه با هدف تعیین منابع دانش مورد استفاده توسط پرستاران در کار بالین صورت گرفته است. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ۱۰۰ نفر از پرستاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی شهید بهشتی به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه، "پرسشنامه منابع دانش" شامل اطلاعات جمعیت شناسی (شامل ۶ سؤال) و منابع دانش مورد استفاده توسط پرستاران (شامل ۱۶ سؤال) بود که اعتبار و پایایی این ابزار به ترتیب با روش های اعتبار محتوا و آزمون مجدد (ضریب پایایی ۸۰/۰) اندازه گیری و تایید شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS ۱۴ انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که مهم ترین منابع دانش مورد استفاده توسط پرستاران در کار بالینی به ترتیب: اطلاعات حاصل از تجربه کار با بیماران (۳۹ درصد)، اطلاعات حاصل از تحصیلات دانشگاهی و اطلاعات به دست آمده در مدت خدمت (۳۵ درصد) وکمترین منابع دانش مورد استفاده توسط پرستاران مقالات چاپ شده در مجلات پرستاری (۲ درصد) بوده است. نتیجه گیری: با توجه به توسعه روز افزون علم و انجام پژوهش ها در پرستاری، استفاده از دانش نوین در عملکرد بالینی پرستاری ضروری است. این امر سبب کاهش فاصله بین نظری و عمل و نیز افزایش کیفیت ارائه خدمات به بیماران می شود.
محمد صباحی بیدگلی، سمیه شهری، علی کبریایی، سید حمید رضا سیدی، زهرا سرافراز،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

  مقدمه: امروزه مسئله ایمنی بیمار یکی از مباحث مهم جامعه پزشکی و سازمان جهانی بهداشت در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه است. خطاهای پزشکی یکی از مشکلات جدی در سلامت عمومی و تهدیدی برای ایمنی بیمار محسوب می شوند. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت ایمنی بیماران در مراکز درمانی شهرستان کاشان از دیدگاه پرستاران انجام شد.

  مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی، ۲۱۸ نفر از کارکنان پرستاری شاغل در مراکز درمانی شهرستان کاشان شرکت داشتند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه انجام شد. "پرسشنامه جو ایمنی بیمار"، جو ایمن را با ۳۰ سوال در هفت بعد ( فرصت های آموزشی، گزارش دهی، رفع خستگی، نگرش سرپرستان، شرایط پرستاری، ارتباط با پزشکان، روابط بین پرستاران ) بررسی نمود. اعتبار پرسشنامه به روش اعتبار محتوا و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب الفای کرونباخ (۸۹/۰) تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ۱۱ تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین سنی افراد تحت مطالعه ۸۵/۶ ± ۶۳/۳۲ سال بود و ۸/۸۵ در صد آنان زن بودند. تفاوت معنی داری در میانگین رتبه جو ایمنی بیمار در تمامی ابعاد مشاهده گردید. همچنین میانگین رتبه جو ایمنی بیمار در تمامی ابعاد به جز بعد رفع خستگی در مراکز پزشکی درمانی تحت مطالعه معنی دار بود (۰۰۱/۰= p ) . در این مطالعه بعد روابط بین پرستاران (۶۷/۰ ± ۲۴/۳) بیشترین و بعد نگرش سرپرستان (۷۱/۰ ± ۴۷/۲) کمترین میانگین رتبه را به خود اختصاص داد.

نتیجه گیری: جو ایمنی بیمار در مراکز مورد مطالعه در وضعیت مناسبی قرار ندارد. این امر توجه مدیران بخش سلامت در شهرستان را به اتخاذ رویکرد مناسب جهت تامین جو ایمنی بیمار در مراکز درمانی جلب می نماید
حسین فیض اله زاده، پرخیده حسنی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه:حرفه پرستاری از دیر باز در مسیر فرایند تکاملی خود با چالش های فراوانی روبرو شده است. یکی از چالش های امروزی، اشتغال فارغ التحصیلان دکتری تخصصی پرستاری در بالینمی باشد. هدف از این مطالعه تبیین چالش ها و فرصت های اشتغال دکتری های پرستاری در بالین از دیدگاه دانشجویان و مدرسین دکتری پرستاری بود. مواد و روش ها:این مطالعه یک پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی است که با رضایت آگاهانه و مشارکت ۱۰ نفر از دانشجویان و مدرسین دکتری پرستاری دانشکده های پرستاری شهر تهران انجام گرفته است. روش جمع آوری داده ها، گزارش مکتوب نیمه ساختار یافته و با سوالات باز پاسخ بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. برای تایید صحت داده ها معیارهای لینکولن و گوبا بررسی شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل گزارش هامنجربهاستخراج۲۴ کد اولیه، ۱۲ زیر طبقه و ۵ طبقه اصلی گردید. طبقات اصلی پدیدار شده شامل مدیریت و سازمان دهی در بالین، شکاف بین نظری و عمل در دوره دکتری پرستاری، تربیت دکتری پرستاری بالین، ارتقای حرفه و بهبود کیفیت آموزش و خدمات بالینی پرستاری بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بایستی دکتری های پرستاری در راستای تخصص خود و در سطوح عالی پرستاری بکار گرفته شوند و قبل از بکارگیری آنان در بالین، جایگاه شان مشخص گردد. همچنین برای ارائه خدمات پیشرفته و مبتنی بر شواهد پرستاری، بهتر است آنان را بصورت دکتری پرستاری بالین یا حرفه ای تربیت کرد
منیژه اسکندری، عباس عباس زاده، فریبا برهانی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

 چکیده

 مقدمه: نظام ارائه مراقبت سلامت در برآورده کردن نیازهای جامعه روستایی با چالش­های زیادی مواجه است و تاکنون توجه کافی به این مسئله نشده است. مطالعه حاضر با هدف کشف چالش های فرایند مراقبت از سلامت در جامعه روستایی ایران بر اساس تجربه مراقبین سلامت انجام شد.

 

مواد و روش ها: این یک مطالعه کیفی با روش تحلیل محتوا می باشد. ۱۷ نفر از مراقبین سلامت روستا بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد و به روش تحلیل محتوا کیفی آنالیز گردید.

 

یافته ها: آنالیز داده ها منجر به شکل گیری یک طبقه تحت عنوان چالش های در حال ظهور در فرایند مراقبت در جامعه روستایی شد که این چالش های فرایند مراقبت شامل زیر طبقاتی مانند: تغییر در ویژگی های جامعه روستایی، افزایش در پیچیدگی فرایند مراقبت، کاهش کارآمدی نیروی کار وکاهش رغبت دریافت مراقبت توسط مردم می باشند. 

 

نتیجه گیری: با توجه به تغییر در فرایند مراقبت، نظام سلامت باید بوسیله ارائه الگو های جدید مراقبت از سلامت به چالش های جدید در حال وقوع در این مناطق پاسخ دهد.

 


سید عبدالصمد عطارزاده بهبهانی، فریده یغمایی، نیما اختر دانش، حمید علوی مجد،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

 

 

چکیده

 

مقدمه: ثبت مراقبت های پرستاری ابزاری مهم جهت تعیین صحت و ارزشیابی مداخلات درمانی و مراقبتی است. در این رابطه، رضایت پرستاران از گزارش نویسی سبب ثبت صحیح گزارش می شود. هدف از انجام این پژوهش، طراحی و روان سنجی "مقیاس رضایتمندی پرستار از گزارش نویسی" می باشد.

 

مواد وروش ها: پژوهش حاضر، یک مطالعه اکتشافی است که در ابتدا، با مروری بر مطالعات در باره مفهوم و ابعاد رضایت و رضایتمندی پرستار از گزارش نویسی، "مقیاس رضایتمندی پرستار از گزارش نویسی" طراحی و تدوین گردید. سپس اعتبار محتوا با استفاده از شاخص اعتبار محتوای والتس و باسل (Waltz & Bausell) با نظرات ۱۷ متخصص در زمینه رضایتمندی پرستار و گزارش نویسی، اندازه گیری گردید. اعتبار صوری مقیاس رضایتمندی پرستار از گزارش نویسی" با نظرخواهی از ۲۰ متخصص در زمینه رضایتمندی پرستار و گزارش نویسی و اعتبار سازه با مروری برکتب، مقالات، پژوهش ها و مصاحبه با افراد متخصصین انجام گردید. برای اندازه گیری پایایی از روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و آزمون مجدد (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده گردید.

 

یافته ها: در ابتدا ۷۵ عبارت در "مقیاس رضایتمندی پرستار از گزارش نویسی" تدوین شد. سپس در بررسی اعتبار محتوا، عباراتی که شاخص اعتبار محتوی آنها بیشتر از ۷۵ درصد بود در مقیاس حفظ گردید، لذا تعداد عبارات پرسشنامه به ۶۶ عبارت کاهش یافت. اعتبار سازه ۷ عامل را در پرسشنامه نشان داد. به علاوه یافته ها، پایایی همسانی درونی (آلفای کرونباخ) ۹۸۱/۰ برای ۷ عامل پرسشنامه را نشان داد و ضریب همبستگی پیرسون در آزمون مجدد ۹۱۲/۰ برای پایایی بیرونی عبارات بدست آمد. در مراحل فوق ۱۵ عبارت به علت تکراری بودن، حذف گردید و لذا عبارات پرسشنامه به ۵۱ عدد رسید.

 

نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پرسشنامه "رضایتمندی پرستار از گزارش نویسی" با ۵۱ عبارت از نوع لایکرت معتبرو پایا می باشد. با توجه به کمبود پرسشنامه معتبر و پایا جهت انداز ه گیری رضایتمندی پرستار از گزارش نویسی در جامعه ایران، بکارگیری این پرسشنامه می تواند مفید باشد.

 

 

 


مصطفی رضایی راد، حبیب اله دعایی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

 

چکیده

 

مقدمه: پرستاران مهمترین گروه کارکنان بیمارستان­ها می باشند، زیرا عملکرد آن­ها به طور مستقیم بر جان بیماران اثر می­گذارد. لذا اجرای راهبردهای منابع انسانی در بیمارستان ها در اولویت می باشد. هدف این پژوهش تعیین رابطه راهبردهای منابع انسانی با حمایت سازمانی درک شده و تعهد سازمانی پرستاران و ارائه الگو می­باشد.

 

مواد و روش­ها: در این پژوهش توصیفی- اکتشافی، ۲۶۸ نفر از پرستاران بیمارستان قائم(عج) مشهد با استفاده از نمونه­گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده­های مطالعه از طریق پرسشنامه­های توسعه منابع انسانی، جذب و استخدام، مدیریت عملکرد، جبران خدمات، روابط کاری، تعهد سازمانی و حمایت سازمانی درک شده بدست آمدند. اعتبار ابزارها به کمک تحلیل عاملی و پایایی آنها با کمک آلفای کرونباخ اندازه گیری گردید. تجزیه و تحلیل با نرم افزار Smart PLS انجام شد.

 

یافته­ها: نتایج نشان داد راهبردهای منابع انسانی با ضریب رگرسیونی ۵۱۲/۰ و ۲۹۶/۰ به ترتیب با حمایت سازمانی درک شده و تعهد سازمانی پرستاران و همچنین حمایت سازمانی درک شده با ضریب رگرسیونی ۶۷۳/۰ با تعهد سازمانی پرستاران رابطه معناداری دارد. همچنین نقش واسط حمایت سازمانی درک شده در ارتباط بین راهبردهای منابع انسانی و تعهد سازمانی پرستاران با بزرگتر بودن رابطه غیر مستقیم (۳۴۴/۰) از رابطه مستقیم (۲۹۶/۰) تائید شد.

 

نتیجه­گیری: با اجرای مناسب راهبردهای منابع انسانی می­توان تعهد سازمانی پرستاران را از طریق حمایت سازمانی درک شده بهبود بخشید. بنابراین، اجرای صحیح این راهبردها پیشنهاد می­شود.

 

 

 


وحید راشدی، مهشید فروغان، محمد علی حسینی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

 

 

 

چکیده

 

مقدمه: فرسودگی شغلی پاسخ افراد به عوامل تنش­زای محیط کار بوده که باعث تغییراتی در نگرش­ و رفتار آن­ها نسبت به کار و محیط کار شده و عوامل سازمانی نظیر فرهنگ سازمان بر آن تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه­ی فرهنگ سازمانی و فرسودگی شغلی کارکنان ستاد مرکزی بهزیستی استان تهران انجام شده است.

 

مواد و روش­ها: این پژوهش از نوع توصیفیتحلیلی بوده و به شیوه­ی مقطعی انجام پذیرفته است. نمونه برابر با ۱۸۹ نفر بودند و روش نمونه­گیری تصادفی ساده بود. برای گردآوری داده­ها علاوه بر پرسشنامه اطّلاعات جمعیّت­ شناسی از پرسشنامه فرهنگ سازمانی هوفستد (Hofstede Organizational Culture Questionnaire) و سیاهه فرسودگی شغلی مازلاخ (MBI: Maslach Burnout Inventory) استفاده شده است. شاخص اعتبار محتوا (Content Validity Index) و پایایی پرسشنامه­­ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها نیز از نرم­افزار SPSS-۱۲ و آزمون­های آماری ضریب همبستگی و تی­مستقل استفاده شد.

 

یافته­ها: ویژگی­های زیر در فرهنگ سازمانی جامعه­ی مورد پژوهش یافت شد: تعادل فرهنگی با میل به مردگرایی، وجود فرهنگ جمع­گرایی، خطرپذیری پایین و توزیع ناعادلانه­ی قدرت. فرسودگی شغلی در دو زیرمقیاس تحلیل عاطفی و مسخ شخصیّت، در سطح پایین، ولی در زیرمقیاس بی­کفایتی شخصی در دو بُعد تکرار و شدّت، در سطح متوسّط ­بود. زیرمقیاس شدّت بی­کفایتی شخصی با زیرمقیاس  فردگرایی/­جمع­گرایی (۰۳/۰P=) و خطر­پذیری (۰۲/۰P=)، رابطه­ی مثبت و معناداری داشت.

 

نتیجه­گیری: فرهنگ سازمانی (فردگرایی/­جمع­گرایی و خطر­پذیری) با فرسودگی شغلی (شدّت بی­کفایتی شخصی) رابطه­ی مثبت و معناداری داشت، بدین معنا که با افزایش جمع­گرایی و کاهش خطرپذیری، شدّت بی­کفایتی شخصی نیز افزایش می­یابد.

 


مرتضی منصوریان، مصطفی قربانی، ناهید شفیعیان، حمید آسایش، هادی رحیم زاده برزکی، زینب شفیعیان، طاهره عارفی راد، درسا مقصودلو،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

 

 

چکیده

 

مقدمه: اتخاذ سبک زندگی نادرست بوسیله فرد می تواند زمینه ساز بروز بیمارهای مختلف از جمله بیماری فشار خون که یک خطر جدی برای سلامت فرد است، شود. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط سبک زندگی و پر فشاری خون در جمعیت روستایی شهرستان گرگان انجام شد.

 

مواد و روش ها: در این مطالعه مورد-شاهد ۲۰۰ فرد مبتلا به پرفشاری خون و ۲۰۰ نفر شاهد ساکن روستاهای اطراف شهر گرگان به شیوه نمونه گیری دو مرحله انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای که شامل سوالات جمعیت شناسی (۲۰ سوال) و سوالات پرسشنامه نیمرخ رفتار های ارتقا دهنده سلامتی (Health-Promoting Lifestyle Profile) (۵۲ سوال)، سبک زندگی کل و شش بعد فعالیت بدنی، مدیریت تنش، ارتباطات بین فردی، مسئولیت پذیری سلامت، تغذیه و رشد معنوی، استفاده شد. اعتبار محتوا و پایایی (۸۷/۰=α) آن به تایید رسیده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار۱۶  SPSSو آزمون های تی تست، کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد.

 

یافته ها: میانگین سن شروع بیماری پرفشاری خون ۲/۵۳ سالگی بود، ۱۲ درصد موردها و ۵/۲۰ درصد از شاهدها سیگار یا قلیان استعمال می کردند. ۵۷درصد موردها و ۵۱ درصد شاهدها سابقه خانوادگی ابتلا به پرفشاری خون داشتند. شاخص توده بدنی ۶۳ درصد از موردها و ۱/۶۱ درصد از شاهدها بالاتر از طبیعی (شاخص توده بدنی ۲۵) بود. رگرسیون لجستیک نشان داد بین سبک زندگی کل و ابعاد فعالیت بدنی، رشد معنوی، ارتباطات بین فردی، مدیریت تنش و داشتن بیماری پر فشاری خون ارتباط معنی داری وجود دارد(۰۵/۰P-value<) همچنین آزمون تی تست نشان داد که بین سبک زندگی کل و ابعاد مسئولیت پذیری سلامت، فعالیت بدنی، تغذیه، رشد معنوی، ارتباطات بین فردی و مدیریت تنش در دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی دار آماری وجود دارد (۰۵/۰P-value<).

 

نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان دهنده وجود عادات رفتاری غلط بخصوص در زمینه تغذیه، تنش و فعالیت فیزیکی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون است، بنابراین، لازم است در زمینه اتخاذ سبک زندگی بهداشتی و عادات رفتاری صحیح آموزش های لازم به بیماران مبتلا به پرفشاری خون داده شود.

 


محمدرضا آهنچیان، رعنا امیری، محمود بخشی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

 

 

چکیده

 

مقدمه: ارتباطات بین شخصی و تعامل، ارتباطی دیرینه با پرستاری دارد و با مراقبت پرستاری آمیخته است. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی هوش فرهنگی با تعامل اجتماعی در پرستاران شاغل شهر مشهد انجام شده است.

 

مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه توصیفی-همبستگی بود که در آن ۱۱۵ پرستار شاغل در بیمارستان­های شهر مشهد که حداقل ۲ سال سابقه کاری داشتند به روش مبتنی بر هدف انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه­های هوش فرهنگی (Cultural Intelligence Questionnaire) طراحی شده توسط Van Dyne & Ang و ابزار رابطه بین فردی بنیانی رویکرد رفتار (Fundamental Interpersonal Relations Orientation- Behavior)، هوش فرهنگی و تعامل اجتماعی پرستاران مورد بررسی قرار گرفت. اعتبار ابزار FIRO-B و پرسشنامه هوش فرهنگی با استفاده از اعتبار محتوا و پایایی آن به روش ضریب آلفای کرونباخ به­دست آمد و مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار برای عامل فراشناخت ۸۳/۰، برای شناخت ۸۶/۰، برای انگیزش ۸۵/۰ و برای رفتار ۷۶/۰ به دست آمد. پایایی ابزار FIRO-B‌ نیز به روش ضریب آلفای کرونباخ برابر با ۹۰/۰= α مورد تایید قرار گرفت. بمنظور تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، کای اسکوئر، تی مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه از  نرم افزار آماری SPSS نسخه  ۵/۱۱ استفاده شد.

 

یافته ها: نتایج نشان داد که هوش فرهنگی پرستاران در سطح متوسط می­باشد، اما تعامل اجتماعی آنها در سطح پایین قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد وضعیت اقتصادی، سن، سابقه کاری و جنس همبستگی مثبت معنا­دار با هوش فرهنگی دارند. از طرف دیگر، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی و تجربه کاری با روابط بین فردی همبستگی مثبت و معنا­دار نداشت. در عین حال، رابطه معنا­داری بین هوش فرهنگی و تعامل اجتماعی پرستاران به ­دست نیامد.

 


فاطمه کفعمی، سیدقاسم موسوی، محدثه محسن پور، وحید قنبری،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

   

 

چکیده

 

مقدمه: در سال های اخیر، تعداد زیادی از سازمان­ها ارتقاء رضایت شغلی، فرآیند توانمند سازی کارکنان و مشارکت آنها در تصمیم گیری را از ضروریات موفقیت خود معرفی کرده­اند. هدف از این مطالعه حاضر تعیین میزان همبستگی تفویض اختیار و رضایت شغلی پرستاران می­باشد.

 

مواد و روش‌ها: مطالعه­ی حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بوده و نمونه ها تمامی کارکنان پرستاری بیمارستان دکتر علی شریعتی شهر اصفهان در سال ۱۳۸۹ بودند. ابزار های گرد آوری داده­ها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناسی، "چک لیست تفویض اختیار رونتری"Rowntree Delegation Checklist” که اعتبار آن به شیوه اعتبار محتوا و صوری و پایایی آن با ضریب همسانی درونی۷۰/۰ کسب گردیده و "شاخص شرح وظایف کندال و هیولین" “Kendall & Hulin Job Descriptive Index(JDI))” که در مطالعات قبلی ضریب همسانی درونی آن ۸۵ /۰ گزارش شده است. جهت تحلیل داده­ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۷ و از آزمون­های آماریT مستقل، آزمون­های اسپیرمن جهت تعیین همبستگی متغییرها، استفاده گردید.

 

یافته‌ها: همچنین میانگین نمره تفویض اختیار با رضایت شغلی از نظر آماری همبستگی معنی­داری نداشتند (۰۲۲/۰-r= ،۸۲۶/۰p=).

 

نتیجه‌‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که تفویض اختیار، ابزار مدیریتی موثری در افزایش رضایت شغلی پرستاران نمی­باشد. در عین حال پژوهش­های بیشتر در این زمینه لازم است.

 

 

 

 
معصومه همتی مسلک پاک، حسین حبیب زاده، حمیده خلیل زاده،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

 

چکیده

 

مقدمه: رعایت ایمنی در مراقبت های روزانه پرستار، باعث کاهش حوادث شده و آسیب را کاهش خواهد داد. پرستاران ضمن ارایه مراقبت، متعهد ایفای نقش تکمیلی خود در حفظ ایمنی بیمار هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین عملکرد مدیران و پرستاران در مراقبت ایمن از بیماران از دیدگاه پرستاران انجام شد.

 

 مواد وروش ها: در این مطالعه توصیفی ۲۰۲ پرستار شاغل در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه با روش نمونه گیری در دسترس شرکت داشتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای حاوی دو بخش استفاده شد. بخش اول برای جمع آوری اطلاعات جمعیت شناسی و بخش دوم مربوط به پرسشنامه "عملکرد ایمن برای مراقبت بهتر" (Safe Practice for Better Healthcare) حاوی ۱۵ سوال در مورد عملکرد مدیران بیمارستان و ۲۵ سوال در مورد عملکرد پرستاران (جمعا ۴۰ سوال)در مورد حفظ ایمنی بیمار بود. اعتبار پرسشنامه ها از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن نیز با آزمون مجدد (۸۵/۰r=) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از SPSS نسخه ۱۵ توسط آزمون های آمار توصیفی و آزمون های آماری کای اسکوئر و ضریب همبستگی پیرسون انجام یافت.

 

یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد که اکثریت پرستاران به ترتیب (۶/۹۱ و ۹/۵۶ درصد) معتقد بودند که عملکرد خودشان در مراقبت ایمن از بیماران در سطح خوب و عملکرد مدیران متوسط می باشد. نتایج این مطالعه نشان داد که طبق آزمون آماری پیرسون بین عملکرد مدیران و عملکرد پرستاران در مراقبت ایمن از بیماران همبستگی معنادار آماری وجود دارد (۰۰۰/۰p =).

 

نتیجه گیری: با توجه به تاثیر متقابل مدیران و پرستاران در بحث مراقبت ایمن از بیماران به نظر می رسد، توجه و تاکید بر ارتباط رسمی و غیررسمی در سازمان های مرتبط با سلامت می تواند در ارتقاء و ضعیت ایمنی بیمار و چشم انداز مناسب در آینده موثر باشد.

 


صغری افکند ، کیان نوروزی تبریزی، مسعود فلاحی خشکناب ، پوریا رضا سلطانی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

 

مقدمه: همودیالیز در نارسایی مزمن کلیوی، منجر به تحت تأثیر قرار گرفتن همه ابعاد وجودی بیماران و بروز اختلالاتی چون افسردگی می شود.یکی از روشهای مطلوب نمودن کیفیت مراقبتدر واحد همودیالیز، بکارگیری الگوی مراقبتی پرستاری می باشد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر "الگوی مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی "بر افسردگی بیماران همودیالیزی انجام شد.

 

مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهی قبل و بعد است که با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف برروی ۳۵ بیمارهمودیالیزیاز بیمارستان رازی رشت (آزمون) و ۳۵ بیمار همودیالیزی از بیمارستان شهید بهشتی انزلی (شاهد) در سال ۱۳۹۰ انجام شد. مداخله بر اساس"الگوی مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی"با حضور پزشک، پرستار، روانشناس، تغذیه، مددجو و خانواده بصورت تیمی و فراگیرو با در نظر گرفتن  ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی هر کدام از مددجویان بطور جداگانه وبمدت سه ماه انجام شد. ابزار گرد آوری شامل پرسشنامه های جمعیت شناسی و سیاهه افسردگی بک "Beck Depression Inventory"بود که قبل و سه ماه بعد از مداخله انداره گیری شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار ۱۶SPSS  و آزمون های آماری توصیفی، تی زوجی، تی مستقل وآنالیز کوواریانس، کای دو و فیشرمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

 

یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین افسردگی نمونه های پژوهش قبل (۱۱/۳۰      ۲۸۵/۸) و بعد از مداخله (۲۰/۲۴  ۳۰۹/۱۰) در گروه آزمون تفاوت معنی داری را نشان داد (۰۰۱/۰>P).

 

نتیجه گیری:  با اجرای "الگوی مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی"، تفاوت معنی داری در امتیاز افسردگی بیماران همودیالیزی ایجاد شد، بطوریکه اجرای این الگوی مراقبتی با بهبود وضعیت زندگی بیماران همودیالیزی همراه است.

 


فاطمه حشمتی نبوی، ربابه معماریان، زهره ونکی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

 

مقدمه:

 

یکی از موانع موجود بر سر راه اجرای آموزش به بیمار، عدم سازماندهی و نظارت از سوی مدیران بر انجام این فعالیت است. هدف مطالعه حاضر، تعیین تاثیر اجرای الگوی نظارت بالینی (Clinical Supervision Model) بر نگرش بیماران نسبت به آموزش دیدن توسط پرستاران، رضایت بیماران از آموزش پرستاران و کیفیت ثبت آموزش به بیمار به عنوان پیامدهای اجرای آموزش به بیمار است.

 

مواد و روش­ها:

 

این پژوهش یک مطالعه شبه تجربی از نوع مقایسه گروه­های ایستا است که در آن گروه مقایسه و آزمون با یک پس آزمون با هم مقایسه شدند. نمونه­های این مطالعه را ۷۲ بیمار در دو گروه مجزای یکسان سازی شده تشکیل داد. نمونه گیری به روش مبتنی بر هدف انجام شد. الگوی نظارت بالینی در ۳ بخش از بیمارستان ثامن الائمه (ع) شهر مشهد و به مدت ۶ ماه انجام شد.  ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بود از: پرسشنامه اطلاعات زمینه­ای بیماران، پرسشنامه" نگرش بیماران به آموزش پرستاران “Patients’ Attitude Toward Education by Nurses” و پرسشنامه رضایت بیماران از آموزش پرستاران Patient Satisfaction From Nurses' Education”که از طریق مصاحبه تکمیل شدند و چک لیست مشاهده­ای "کیفیت ثبت آموزش به بیمار Education” Documentation Quality of Patient  بود.

 

.

 

اعتبار ابزارهای پژوهش با استفاده از روش اعتبار محتوا، و پایایی آن ها با استفاده از روش دونیمه کردن و تعیین همبستگی بین ارزیاب­ها به تایید رسید. داده­ها پس از جمع آوری با استفاده ازنرم افزار SPSSنسخه ۱۱,۵ و با استفاده از آزمون­های کای­دو و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.

 

یافته­ها: 

 

نتایج  رضایت بیماران بعد از مداخله آموزش پرستاران افزایش یافت و نتایج، تفاوت معنی داری را نشان داد (P =۰/۰۲). بعلاوه، بین کیفیت ثبت آموزش به بیمار قبل و بعد از اجرای مداخله تفاوت آماری معنی­داری نشان داد (۰۰۰۱/۰=P).

 

از طرف دیگر، یافته ها تفاوت آماری معنی داری را بین نگرش بیماران قبل و بعد از مداخله نشان نداد.

 

نتیجه­گیری:

 

الگوی نظارت بالینی، با سازماندهی، اجرا و بازخورد می­تواند برای ارتقاء دانش و مهارت پرستاران در زمینه آموزش بیماران مفید باشد. پژوهش های بیشتری برای بررسی تأثیر این الگو بر سایر جنبه­های عملکرد پرستاری مورد نیاز است.

 


غلامرضا حریری، فریده یغمایی، منصوره زاغری تفرشی ، نزهت شاکری،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

 
 

 

مقدمه:

 

 پرستاران بزرگترین گروه ارائه کننده خدمات مراقبتی در نظام بهداشت و درمان می باشند. کمبود پرستاران و ترک حرفه در پرستاران، مشکلات بزرگی در خدمت رسانی به بیمار، کیفیت مراقبت و هزینه های درمانی ایجاد کرده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین برخی عوامل مرتبط با تمایل به ترک خدمت در پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی تابع دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی  درسال ۱۳۹۰انجام پذیرفت.

 

مواد و روش ها:

 

 در این پژوهش توصیفی-همبستگی، ۳۵۰ پرستار بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه مشخصات فردی(۱۱ عبارت) و مقیاس پیش بینی ترک خدمتAnticipated Turnover Scale (ATS)) (۱۲ عبارت) در جمع آوری داده ها استفاده شد. شاخص اعتبار محتوا و پایایی ابزار با روش همسانی درونی(۸۰/۰ = α) و آزمون مجدد(۸۱/۰=r) اندازه گیری گردید. نمونه ها از ۱۲ بیمارستان آموزشی، در بخش و شیفت های مختلف انتخاب شدند و پرسشنامه ها در زمان فراغت از کار پرستاران توزیع و جمع آوری شد. برای بررسی و تحلیل داده ها از نرم افزار ۱۶SPSS- استفاده شد.

 

یافته ها:

 

 طبق یافته ها، ۸۸ درصد پرستاران زن بودند، ۹۲درصد مدرک کارشناسی داشتند، دامنه سنی بین ۵۷- ۲۳ بود و ۳/۴۸ درصد نمونه ها در بخش داخلی-جراحی مشغول بکار بودند. همچنین نتایج نشان داد که پرستاران تمایل به ترک خدمت در حد متوسط داشتند(۳۵/۳ از ۵). بعلاوه، بین سن و تمایل به ترک خدمت و نیز بین سابقه کاری و ترک خدمت همبستگی منفی و معنادار بترتیب (۱۱۴/۰- = r) با (۰۳۴/۰ =P) و (۱۵۸/۰- = r) با (۰۰۳/۰= P) وجود داشت. بعلاوه، بین پست سازمانی و تمایل به ترک خدمت(۰۰۷/۰=P) و نوع شیفت و تمایل به ترک خدمت(۰۰۱/۰ =P) همبستگی معنادار وجود داشت. 

 

نتیجه گیری:

 

 با توجه به بالا بودن میل به ترک خدمت در پرستاران مورد بررسی نسبت به مطالعات مشابه در خارج از ایران و اینکه طبق پژوهش های قبلی بین میل به ترک خدمت و ترک خدمت واقعی پرستاران رابطه مستقیم برقرار می باشد، این مساله نیاز به توجه بیشتری دارد.

 
 

صفحه 1 از 28    
اولین
قبلی
۱
...
 

مدیریت ارتقای سلامت  Journal of Health Promotion Management
Persian site map - English site map - Created in 0.18 seconds with 57 queries by YEKTAWEB 4710